تا قبل از قرن نوزدهم منابع طبیعی زالو ھرگز به طور جدی به مخاطره نیافتاده بود ولی در طول این قرن و بعد از آن جمعیت های زالو به تاراج رفتند . در قرن نوزدهم عمدتا با حمایت آموزه های Broussais کاربرد زالو رشد انفجار گونه ای داشت که نهایتا به وقوع جنون زالو یا مکتب خون آشامی در اروپا منجر شد .!! در آن ایام زالوها بعد از استفاده در دریاچه ها مجاور رها می شدند (که این روند جمعیت زالوها را به خطر نمی انداخت) . به هر حال کاربرد های گوناگون زالوها باعث شد منبع بومی آنها به طور محسوس کاهش یابد یکی از این کاربردها برداشت مهار نشده زالوها از محیط طبیعی به منظور فرستادن آنها در مقیاس تن مثلا از هامبورگ به فرانسه , آمریکا و استرالیا و انگلستان بود . که بسیاری از زالوها بعد از اینکار می مردند و دیگر هرگز به چرخه طبیعت بر نمی گشتند که اگر صادرات انجام نمی شد و زالوها به طبیعت بر می گشتند , جمعیت زالوها تا این میزان کاهش نمی یافت !!
که اخیرا همین سناریو در ایران در حال اجراست و با بی توجهی مسئولین محیط زیست قطعا ما با فاجعه ای که در هامبورگ آلمان رخ داد مواجه خوایهم شد . .
چرا جمعیت زالوها در اروپا احیا نشد؟
زمین های مرطوب به خاطر زهکشی برای ادامه حیات زالوها نامناسب شده بودند و بخش بزرگی از محیط زیست های طبیعی زالو (مثل تالاب های کم عمق) تخریب شد و بازمانده زالوها مدت زیادی به طعمه هایی که جهت تکثیر بدانها نیاز داشتند دسترسی نداشتند . به علاوه در اروپا , سموم به کار رفته در محیط زیست ادامه حیات برای این موجودات حساس را خیلی مشکل تر ساخته است . تعداد محیط زیست های طبیعی زالو موجود در اروپا امروزه واقعا خیلی کم شده است .
اغلب زالوهایی که امروزه در اروپا برای اهداف پزشکی به کار برده می شوند وارداتی هستند که اکثرا در پرورشگاه ها تکثیر می شوند.
بر اساس شواهد علمی در مورد کارایی زالو اندازی در (FDA) در وزارت غذا و داروی آمریکا به طور رسمی زالو را به عنوان یک وسیله پزشکی تصویب نمود .این امر باعث شد دور جدیدی از اعمال فشار بر روی گونه های زالو گردد . اگر چه پذیرش و تائید زالو درمانی ممکن است خبر خوبی برای انسان ها باشد ولی خبر چندان خوبی برای زالو ها نبوده است .
آری بازیگران نقش هایشان تغییر کرده است , اکنون انسان ها انگل زالوها شده اند در حالی که مفید بودن زالوها برای انسان برپایه یک استراتژی ادامه حیات است که در طول دوره تکامل توسط زالو توسعه یافته است .
.با در نظر گرفتن اینکه زالوها مکررا در معرض انقراض بوده اند و تا مرز نابودی کامل پیش رفته اند به گونه ای که زالو هیرودومدیسینالیس از گونه های در معرض خطر واشنگتن قرار گرفت. (ص .3 کتاب زالو درمانی پزشکی)
ما درمان و اعمال رفتار انسانی را به هر یک از موجودات خلقت بدهکاریم !
نکته ای که جالب توجه است این است که هیچ یک از قدما و اطبای بنام ایران , سخنی از کشتن زالوها پس از استعمال زالوها نگفتند و اصولا در قدیم کشتن زالو مرسوم نبوده است و ابن سینا در قانون خود می نویسد :
"از زالویی استفاده شود که در آب های خزه دار که محل زیست قورباغه هاست نمو کرده و نه زالویی که در آبهای گل آلود سیاه بوده است . زالو را ابتدا سرازیر نگهدارید تا استفراغ کند و محتویات شکمش بیرون آید سپس اندکی خون بره به او بدهید. سپس مواد چسبنده و کثیف بدن او را با بوراکس پاک کنید استفاده از مواد صابونی عطردار مضر است و جایی را که می خواهید زالو بگذارید با دست مالش دهید تا سرخ شود. بهتر آن است که پس از جدا شدن زالو، محل گزش او را حجامت برنهید تا احیانا اگر آزاری و عفونتی بر اثر نیش زالو عارض شده، از بین برود اگر پس از زالو اندازی خون بند نمی آید مازو سوخته، نوره، خاکستر یا سوده نرم یا پودر باقلا و زردچوبه استعمال شود. "
و هیچ اشاره ای به کشتن زالوهای طبی ندارد و حتی انتقال بیماری از زالوهای طبی را منحصر در زالوهایی می داند که از آبهای گل آلود سیاه صید شده اند در حالی که معمولا صید زالو در تالابهای بزرگ کشور صورت می گیرد و نیز اشاره می کنند که زالو را مجبور به قی کنیم و سپس از او استفاده شود (البته زالوهایی که در روده و چینه دانشان مقداری خون از تغذیه قبل باقی مانده نه زالوهای گرسنه) .
و بوعلی در جای دیگر نحوه استفاده از زالو را این گونه مطرح می کنند :
" پس از صید کردن و سرازیر نگهداشتن زالو برای تخلیه معده , خون بره یا خون جانور دیگری را به نزد او می آورند تا به عنوان پیش غذا میل کند پس از پاک کردن بدن زالو با اسفنج نرم او را در آب پاک حمام می کنند و پس از شست و شوی پوست و مالش منطقه ای که خون باید گرفته شود زالو را در محل می چسبانند."
و حال قابل تامل که ابن سینایی که برای اولین بار به صورت کامل انواع زالوها را برشمرد و از لحاظ آناتومی و رنگ زالوها را به دو نوع سمی و غیر سمی تفکیک کرد به گونه ای که اقسام زالوها را از رنگ و شکل و اندازه تشخیص می داده و زالو های مفید را از مضر جدا می کرده است یا برای اولین بار ابن سینا بود که از وجود سه فک در زالو خبر داد و ... و اصولا مشاهدات و مطالعات و تحقیقات ابن سینا، مرجعی جهت استفاده ی دانشمندان ایرانی و غربی در مورد زالو شناسی و زالو درمانی می باشد.
باید توجه داشته باشیم که خون گیری از بیماران یکی از اصول پایه در طب قدیم مشرق زمین بود و گرفتن خون از بیماران به سه روش انجام می گرفت، فصد، حجامت و زالو انداختن.از روشهای مذکور، فصد و زالو درمانی مورد توجه اطبای غرب قرار گرفت، ولی حجامت مقبولیت عام نیافت، و علت آن این بود که برای حجامت لازم بود جهت بادکش کردن پوست از یک وسیله ی شاخ مانند به نام « شاخ حجامت » استفاده شود که شبیه بوق ساحران در قرون وسطی اروپا بود و اطبای غرب از بیم اتهام به جادوگری از انجام حجامت و به کارگیری وسیله ی مذکور خودداری کردند.
رازی و ابن سینا هر دو ، روی سه روش خونگیری کار کردند و پس از ترجمه ی آثار ابن سینا، زالو شناسی و زالو درمانی در غرب رواج یافت و کتب مرجع در این مباحث تدوین شد و انواع زالوهای اروپایی از نظر علمی مورد طبقه بندی قرار گرفتند.
ولی مرجع اصلی زالو شناسی غرب، مطالعات علمی ابن سینا بود و او بود که انواع زالوهای سمی و غیر سمی را تفکیک کرد. ابن سینا در مورد آناتومی زالو تحقیقات دقیقی نمود و بیان نمود که زالو دارای سه فک است که به کمک آنها پوست را می شکافد، این نظریه (دارا بودن سه فک در زالو) برای اولین بار توسط ابن سینا بیان شد.
و حال جای سوال است که چرا این دانشمند نامی ایران و جهان حرفی از قتل زالوهای طبی نزده است ؟!
ابن سینایی که تا این حد در بیان انواع زالو ظرافت به خرج داده چرا سایر اطبا را توصیه به قتل زالوها نکرده است؟
و این سوالات می تواند سببی باشد برای نگاهی عمیق تر به زالوهای طبی و کشتار بی رحمانه آنان !
چرا زالوها را نکشیم ؟
زیرا زالوها مانند سایر جانوارن وجودشان برای طبیعت ضروری می باشد زیرا آنان وظیفه ای در عالم ھستی و چرخه طبیعت دارند که هیچ موجودی قابلیت اجرای آن را جز خود زالوها ندارند و قطعا حذف زالوها از چرخه طبیعت به دست انسان های به اصطلاح متمدن فاجعه ی زیست محیطی دیگری را به بار خواهد آورد .
و نیز این موجود زنده از چنان مکانیزم پیچیده ای برای جلوگیری از انتقال میکروارگانیسم ها برخوردار است که حتی به خاطر این رفتار طبیعی و غریزیشان آنها را در استریل کردن داخل بدن انسان استفاده می کنند .
آری زالوی غیر استریل نه تنها حامل انواع میکروب ها نیست بلکه از بین برنده آنان نیز می باشد.
برای فھم بهتر مطلب فوق مروری بر سیستم گوارش زالو می کنیم :
اغلب زالوهای هیرودینیده (مانند هیرودومدیسینالیس و هیرودو وربانا) عادت به خون خواری دارند و خون شکار خود را می مکند . یک زالو با بادکش خلفی اش به شکار می چسبد و سپس با بادکش قدامی فعالیت تغذیه ای خود را آغاز می کند 3 آرواره ی تیغه ای شکل و دندان دار زالو از دهان بیرون آمده و شبیه به اره حرکت می کنند این امر باعث بریدگی Y شکل یا سه دندانه ای در پوست میزبان می گردد که با یک ماده با منشاء ناشناخته بی حس می شود . رگ های جلدی باز می شوند و خون تراوش شده به سمت محفظه پیش دهانی , حفره دهانی و حلق ماهیچه ای مکیده می شود . مواد فعال هیرودین یا ضد انعقاد که با ترشح بزاق روی زخم جاری می شوند از لخته شدن خون حتی بعد از اینکه زالو خود را از شکار جدا کرده است جلوگیری می کنند !!
زالو ها خون را به سرعت هضم نمی کنند و مقدار کمی از آنزیم های هضمی را خودشان تولید می کنند اما در عوض بر آنزیم های تولید شده توسط فلور میکروبی هم سفرگان داخلی تکیه می کنند . زالوها دارای باکتری هایی در روده هستند که آنزیم های خاصی را تولید می کنند , به جز آنزیم های درون زا که در همه ی زالوهای مطالعه شده یافت شده است . باکتری های هم سفره که گونه های خاصی دارند آنزیم های هضمی تخصصی تولید می کنند . زالوهای خون خوار مانند هیرودومدیسینالیس یک گونه باکتری به نام آئروموناس هیدروفیلا را در روده ی خود دارد که دو وظیفه ی مهم آن عبارتند از:
- این باکتری یک ماده آنتی بیوتیک ترشح می کند که از رشد سایر باکتری ها ممانعت کرده و به دنبال آن تجزیه خون را که به مدت طولانی در سیستم گوارشی آن ها باقی می ماند به تعویق می اندازد .
- این باکتری واجد مواد آنزیمی است که نقش مهمی در هضم و جذب مواد غذایی زالو ایفا می کنند . به نظر می رسد بخشی از نیاز ویتامینی زالوها به کمک باکتری های روده ی آن ها تامین می شود که مصداق دقیقی از رابطه ی ھمسفرگی داخلی است.
در زمان تغذیه زالوهای طبی چینه دانشان را با خون پر می کنند . چینه دان , بزرگ تر و وسیع تر از روده است و محلی است که خون عاقبت هضم می شود . خون می تواند در چینه دان به مدت طولانی باقی مانده و به آرامی و به کمک آنزیم باکتریایی تجزیه شود . آنتی بیوتیک های طبیعی چینه دان مانع از فساد و همولیز خون به وسیله میکروارگانیسم های خارجی می شوند تا باکتری های هم سفره ی زالو بتوانند خون را تجزیه کنند .
خون با موکوس مخلوط شده و هموگلوبین به صورت محلول آزاد می شود و سپس محتویات چینه دان به مقدار کم در یک زمان به کمک یک عضله ی تنگ کننده ی حلقوی وارد روده می شوند . تمام هموگلوبین محلول جذب می شود و قسمت بدون پروتئین هموگلوبین گویچه های سرخ هم به عنوان مدفوع از مخرج خارج می شود .
سلول های بزاقی و ترشحات آنها در هضم و جذب مواد غذایی نقشی ندارند .
روده میانی زالو فاقد آنزیم هایی مانند کربوهیدرازها , لیپازها و پروتئازها و به ویژه اندوپپتیدازها می باشد . گرچه در گونه های همه چیز خوار ممکن است برخی آنزیم ها ی فوق به میزانی جزئی حضور داشته باشند ولی وجود آنزیم اگزوپپتیداز در اغلب گونه های مطالعه شده اثبات شده است . بدیهی است که کمبود برخی از آنزیم های فوق ( که حضورشان برای گوارش غذا ضروری است ) به وسیله میکروفلور هم سفره ی داخلی تامین می شود . نتایج آزمایشات اثبات کرده اند که باکتری آئروموناس هیدروفیلا قادر به تولید پروتئازها , لیپازها و آمیلاز ها می باشد . مهم ترین آنها سینتاز می باشد که در تخریب گویچه های سرخ موجود در غذای خورده شده نقش مهمی دارد . همولیزین پروتئازی است که به تجزیه هموگلوبین کمک می کند . مقدار بسیار کمی از خون هضم نشده در روده باقی می ماند که از طریق مخرج دفع می شود .
همان طور که ذکر شد , باکتری های هم زیست داخلی در معده ی زالوها مواد آنتی بیوتیک تولید می کنند که در جلوگیری از فساد خون ذخیره شده در معده به مدت طولانی موثر هستند . و حتی اثر مثبت این مواد بر روی باکتری هایی از جمله باکتری سیاه زخم , کزاز , مننژیت , گلودرد میکروبی و تب گزارش شده است . باکتری موجود در روده زالو (آئروموناس هیدروفیلا ) عوامل عفونت هایی هم چون سل , اسهال خونی و دیفتری را در شرایط کشت آزمایشگاهی از بین می برد .
و علاوه بر آنزیم های باکتری آئروموناس غدد بزاقی و چینه دان در زالوهای طبی چندین ماده ی شیمیایی تولید می کنند که برای حیات زالوها ضروری است . این مواد عبارتند از :
داروی بیهوش کننده , عوامل محرک , گشاد کننده ی عروق , مواد ضد انعقاد و آنتی بیوتیک ها . از دیگر خواص شیمیایی غدد بزاقی , مکانیسم های ضد باکتریایی است که کپسول پلی ساکاریدی استرپتوکوک ها و دیگر باکتری های سمی و سخت را حل می کنند . این آنزیم توسط یک شرکت داروسازی بریتانیایی با عنوان علامت انتشار تجاری دارویی ثبت شده است . و نیز در تحقیقات اخیر که نتایج آن در کتاب leech theropy Medical در بزاق زالو ماده ای به نام LDTI را کشف نمودند که مستقیما به ویروس ایدز حمله می یافت و آنرا نابود ساخته و متوقف می کند .
زالو با یک مکانیسم فوق العاده پیچیده اولا اجازه نمی دهد هیچ میکروارگانیسمی از محل گزش خودش وارد خون شود، بعد بوسیله مواد بزاق خود محل گزش را به سرعت ترمیم می کند و در نهایت بوسیله ی بزاق خود میکرو ارگانیسمهای بیماریزائی که در داخل بدن وجود دارند را از بین می برد .
و در کل خون بلعیده شده توسط زالو بنابر جبر طبیعت و حفظ حیات این جانور , از انواع میکروارگانیسم ها پاک می گردد . و متاسفانه برخی ها فکر می کنند که مثلا اگر زالوها پس از مصرف کشته نشوند دوباره توسط افراد سودجو مورد استفاده واقع می شوند در حالی که این حرف غیر واقعی و از لحاظ عملی غیر ممکن می باشد زیرا وقتی زالوها به طور کامل خون بیاشامند حداقل تا 3 ماه دیگر هیچ اشتیاقی برای شکار نخواهند داشت و نگهداری زالوها به مدت 3 ماه امری غیر اقتصادی است و حتی وقتی زالوهای سیر شده را در تالاب ها رها کنید آنها برای اختفا به عمق آب رفته و در لابلای درخچه های آبی و گیاهان آبی نظیر دم گربه ای و نیز زیر سنگ ها پنهان می شود زیرا زالوی پر از خون ، شکاری لذیذ برای پرندگان و برخی از ماهیان می باشد و حتی زالوهای سیر در برخی مواقع مورد هجوم سایر زالوها قرار می گیرند که اگر تعداد زالوهای حمله ور شده زیاد باشد زالو مورد هدف جان خود را از دست می دهد و اصولا حتی این زالو ها پس از رها شدن در تالاب ها حتی به ندرت توسط صیادان صید خواهند شد . و نیز کسانی که می گویند این زالوها را دوبار مصرف می کنند محال است که کسی بتواند زالوی مملو از خون را روی موضع بچسباند و اصولا زالو به هیچ وجه موضع را نمی گیرد و سر می جنباند . و حتی به این دوستان توصیه می شود زالوهای خود را بگیرند و با خانواده طی یک سفری شاد برای جشن درمان عضو بیمار خانواده , دسته جمعی به مناطق شمال کشور رفته و زالوها را با دستان خودشان در تالاب ها رها کنند که این کار شرافتمندانه ترین برخورد با زالوهای طبی می باشد .
که چه زیبا نویسندگان کتاب مدیکال لیچ تراپی نوشته اند " رفتار دقیق با حیوانات اساس موفقیت و کیفیت بالای مرکز پرورش زالوی ماست . ما احساس می کنیم که ایجاد موقعیت برنده- برنده برای زالوها و انسان ها بهترین راه برای اطمینان از استفاده موفق و طولانی مدت همگام با زمان , از این منبع با ارزش است . این امر با برگرداندن زالوهای استفاده شده و رها ساختن آنها برای تغذیه در چراگاه هایشان ! انجام می گیرد . با بکارگیری این استراتژی ما امیدواریم تا زاد و ولد را به محیط زیست مناسب برگردانیم تا توسعه گونه ها را ترغیب نماییم "
و حال سوال دیگری که این روزها بر سر زبان هاست آن است که می گویند سطح بدن زالوها که در تالاب ها زندگی می کنند آلوده به انواع میکروارگانیسم ها می باشد و از آنجا که نمی توان یک موجود زنده را استریل کرد پس این میکروارگانیسم ها به انسان ها انتقال می یابند که جواب این سوال به این گونه است :
اولا بر طبق نظر محققین که در کتاب "زالوهای آب شیرین ایران با تاکید بر گونه های انگل ماهیان" که نوشته دکتر جلالی و همکارانشان می باشد زالوهای موجود در زمین های شلتوک , هیرودیناریا مامیلنسیس (در فیلیپین) , نقش مهمی در انتقال ارگانیسم های بیماری زا مسبب طاعون گاوی بازی می کنند . و زالوهای خشکی (در جاوه اندونزی) ناقلین تاژک دارانی به نام هرپتوموناس هستند که زخم های قانقاریایی ایجاد می کنند و حال آنکه زالوهای طبی از مدل هیردومدیسینالیس می باشند و در ایران از تالاب های قسمت هایی از گیلان صید می شوند و ناقل هیچ بیماری نیستند.
و نیز زالوهای طبی بر خلاف سایر انواع زالوها به شدت به آبهای آلوده حساس می باشد و نیز عموما زالوها از آب های تمییز صید می شوند .
و نیز زالو قبل از نیش زدن به موضع مورد نظر , با بزاق خود که حاوی مواد آنتی بیوتیک است موضع را تمییز کرده و سپس توسط بادکش قدامی خود که در زیرش خلاء نسبی ایجاد می کند موضع را می پوشاند و ارتباط آن را با محیط بیرون قطع می کند و سپس در محیط تمییز زیر بادکش قدامی شروع به خون آشامیدن می کند و در ضمن پس از رها کردن موضع به علت خونریزی ثانویه از زخم , زخم شسته می شود و این جریان خون وریدی از ورود میکروارگانیسم ها به داخل زخم جلوگیری می کند و سپس درمانگر محیط اطراف زخم را با آب جوش یا صاف شده دم کرده آویشن تمییز می کند و سپس با استفاده از وسائل استریل زخم را پانسمان می کند . که در این رویه اگر هم بدن زالو آلوده باشد آلودگی انتقال نمی یابد و حال جالب است بدانید " که اپیدرم زالو , ماتریکس کلاژنی سوراخ داری است که با یک لایه شاخی ترشحی , پوشیده شده است (کوتیکول) و تقریبا هر 3 الی 10 روز یکبار به وسیله حرکات و انقباضات ماهیچه ای موجی شکل زالوها ریزش می کند . تناوب پوست اندازی به وسیله دما , کیفیت آب , و وضعیت تغذیه ای زالو تعیین می شود . پوسته ریخته شده از زالو شبیه پرده های سفید شناور متصل به گیاهان می باشد . که می تواند مثل حلقه های سفیدی روی زمین دیده شود یک لایه موکوسی که عمدتا از موکوپلی ساکاریدها تشکیل شده روی کوتیکول رشته ای را می پوشاند . لایه موکوسی نیز در خلال پوسته اندازی ریزش می کند این سد موکوسی دو لایه , از تماس مستقیم باکتری های گیاهان آبزی با اپیدرم زالو جلوگیری می کند. باکتری ها با هر پوسته اندازی حذف می شوند و محیط خارجی زالو عاری از هر نوع میکروارگانیسم می شود . پس بنابراین پوسته اندازی به عنوان یک روش طبیعی جهت بهداشت جانور و میزبان وی به کار می رود .افرادی که زالو نگه می دارند باید تدابیری برای پوسته اندازی زالو اتخاذ کنند و باید از اشیای زبر مثل سنگ های لبه تیز و گیاهان آبزی مانند گیاه دم گربه ای در ظروف زالو قرار دهند . گاهی اوقات می تواند با کشیدن ملایم پوسته , زالویی را برای خارج شدن از پوسته قدیمی اش یاری نمود توجه کنید که باید سعی شود کل پوسته خارج شود نه مقداری از آن .
و یاخته های تک سلولی تولید کننده موکوس موکوپلی ساکاریدی که به طور نامنظم در سراسر پوست پراکنده هستند , عامل مهمی برای حفاظت زالو می باشند. موکوس تولید شده توسط این سلولها چند عملکرد مهم دارد:
از دهیدراتاسیون و کم آبی بدن زالو جلوگیری می کند .
زالو را از حملات میکروبی و فیزیکی محافظت می کند و مانع از آلوده شدن سطح بدن زالو به انواع میکروارگانیسم ها می شود .
در تنظیم عملکرد تنفسی و اسمولاریته کمک می کند .
به خواب رفتن زمستانی و استراحت تابستانی را برای زالو میسر می کند .
و نیز باعث دفع مواد نیز می شود . "(ص 7. کتاب زالو درمانی پزشکی) و چقدر کامل بوعلی سینا بیان نمودند که " پس از پاک کردن بدن زالو با اسفنج نرم او را در آب پاک حمام می کنند و پس از شست و شوی پوست و مالش منطقه ای که خون باید گرفته شود زالو را در محل می چسبانند" و در کل خوب است زالوها را چند روز در آب نگهداری نمائید و بدن آنها را بشوئید و یکی دو روز در آب شیرین بدون کلر نگهداری نمائید و هر روز مقداری از آب را تعویض نمائید و این تنها راه حل می باشد زیرا هیچ گاه زالو را استریل نمی توان کرد .
و البته این بحث انحرافی است و هر کس در مراکز طب سنتی و اتاق عمل های پیوند اعضا کار کرده باشد بطلان بودن این گفته را تصدیق خواهد کرد زیرا تا کنون هیچ مشکلی پیش نیامده است و در موارد نادری هم که عفونتی ایجاد شده است تقصیر از سهل انگاری کادر درمان یا از خود بیمار بوده است . مثلا بیماری که پس از زالو درمانی در ناحیه صورت یک ساعت بعد دوش آب ولرم می گیرد این فرد اگر در محل زخم دچار عفونت شود دیگر نمی توان تقصیر را به گردن زالو انداخت و ...
و در کل در اندک مطالب فوق سعی بر این داشتیم که اثبات نمائیم کشتن زالوها و یا عدم استفاده از زالوهای طبیعی اشتباه می باشد و باید پندارها ی خویش را با حقایق عالم هم سو نمائیم .
و با تبعیت از فرمایش پایمبر اکرم (ص) که فرمودند : "ولا ضرر و لا ضرارا فی الاسلام " به دنبال حقیقت باشیم و سر خوشانه از کنار اتفاقات روز مره عبور نکنیم و با کمی تامل و دقت از اشتباهات گذشته خود آگاه شده و اصلاح نمائیم . به هر حال همه کارهای ما حساب وکتاب دارد. و قرآن می فرماید:( فمن یعمل مثقال ذرة خیرا یره ومن یعمل مثقال ذرة شرا یره).
و نیز چه زیبا گفتند نویسندگان کتاب مدیکال لیچ تراپی که " ما درمان و اعمال رفتار انسانی را به هر یک از موجودات خلقت بدهکاریم " و یا در بخشی دیگر یادآوری کردند " اگر چه پذیرش و تائید زالو درمانی ممکن است خبر خوبی برای انسان ها باشد ولی خبر چندان خوبی برای زالو ها نبوده است " و یا این جمله که " اکنون انسان ها انگل زالوها شده اند."
و امیدوارم که توانسته باشیم حداقل شما را به تفکر پیرامون این موضوع وا داشته باشیم ولی بدانید جایگاه زالوهایی که در غرب به میکرو سرجن ( جراح کوچک ) و یا در طب ما به سرانگشتان هنرمند معروفند , رها شدن در ظرف الکل یا نمک و ... نمی باشد !!! زالوهایی که اگر نبودند چه پاهایی که قطع نمی شد و ... و این رسم مردانگی و انسانیت نیست . که به جای تشکر آنها را به "مقتل" ببریم .
و در ضمن طبق آخرین گزارشات زالوهای طبی در ایران در حال انقراض می باشند که در صورت غفلت در آینده ای نه چندان دور حادثه ی تلخ هامبورگ آلمان را این بار در گیلان ایران شاهد خواهیم بود !!!!