گذری بر اقتضائات اندیشه‌ای هنر "پویانمایی"


 

"پویانمایی"، لغتی است که در راستای ترجمه واژه "انیمیشن" به فارسی، از جهتی پا را فراتر نهاده و سازنده آثار انیمیشنی را نه در مقام خالق که در جایگاه ناظر پویایی‌ها و تحرکات تخیلی اجسام بی‌جان یا تفکر و تکلم گیاهان و جانوران زبان بسته، قرار می‌دهد.
گذری بر اقتضائات اندیشه‌ای هنر پویانمایی
 واژه "انیمیشن" در زبان فارسی تاکنون به واژگان "متحرک‌سازی"، "پویانمایی"، "جان‌بخشی"، "زنده‌نگاری" و "زنده‌انگاری" ترجمه شده‌ است (عبد علی، 1382) که به نظر می‌رسد تنوع این لغات ابداعی به خاطر اقتضائات فنی، فرهنگی، رسانه‌ای و البته اندیشه‌ای، رخ داده باشد. هرچند حرکت کردن تخیلی اجسام و اشیا به ظاهر ساکن، شاخصی اولیه و حداقلی است جهت ترجمه واژه "انیمیشن" به عبارت "متحرک‌سازی"، لیکن این گزاره سنگ بنایی نسبتاً مستحکم است برای ورود به دنیایی تخیلی که چارچوب آن پس از حذف برخی قیود به ظاهر لایتغیر طبیعی، آرام آرام شکل می‌گیرد.

"پویانمایی"، لغت دیگری است که در راستای ترجمه واژه "انیمیشن" به فارسی، از جهتی پا را فراتر نهاده و سازنده آثار انیمیشنی را نه در مقام خالق که در جایگاه ناظر پویایی‌ها و تحرکات تخیلی اجسام بی‌جان یا تفکر و تکلم گیاهان و جانوران زبان بسته، قرار می‌دهد.

البته ناگفته نماند که برگزیدن واژه "جان بخشی" به عنوان ترجمه ای بر "انیمیشن" ، موقعیت آفریننده را برای سازنده آثار مذکور حفظ کرده و علاوه بر آن، بخشندگی ناشی از لطف وی در حق سوژه‌های مرده محتاج به جان را نیز تذکر می‌دهد.

 


گذری بر اقتضائات اندیشه‌ای هنر پویانمایی

همچنین انتخاب لغت "زنده‌نگاری" جهت ترجمه "انیمیشن"، بیانگر انعکاس ملموس و قابل فهم زندگی اشیا، گیاهان، جانوران، مواد و ... توسط سازنده می‌باشد.

در نهایت راجع به کلمه "زنده‌انگاری" که به عنوان معادل فارسی "انیمیشن" به کار می‌رود، باید گفت که در این حالت مترجم علاوه بر اشاره به زنده بودن سوژه‌ها، ذهن مخاطب را به تصور این نوع زندگی و گسترش لحظه به لحظه همین فضای تخیلی تشویق کرده و بخشی از انگاره‌های اندیشه‌ای وی را شکل می‌دهد.

گذری بر اقتضائات اندیشه‌ای هنر پویانمایی

موضوع پویانمایی از دیرباز مطرح بوده است به طوری که تا قبل از قرن 18 میلادی طبیعت را جاندار فرض می­‌کردند (زندی، 1383). طی دهه­‌های اولیه قرن بیستم، انیمیشن آرام‌آرام از قلمروی مرموز جادو و شگفتی بیرون آمده و به نوعی تفریح و سرگرمی بدل شد که تماشاگران آن را با طیب خاطر می­‌پذیرفتند. فیلم‌­های انیمیشن، حرکات جسمانی و اندامی را به گونه­‌ای تصویری بازسازی می­‌کردند و بر خلاف فیلم‌­های زنده، از انعطاف بیشتری برای کاربرد خلاقه حرکت، تخیل و زندگی برخوردار بودند (فریال، 1385). عاملی که به دلیل استقبال گسترده­ از جانب مخاطبین پویانمایی - که از اقشار مختلف اجتماعی نظیر کودکان، نوجوانان، والدین، هنر دوستان و ... تشکیل می­‌شدند - برگ برنده­‌ای راهبردی را شامل حال این هنر - صنعت کرده و باعث رونق روزافزون کمی و کیفی آن می­‌شد.

گذری بر اقتضائات اندیشه‌ای هنر پویانمایی

هرچند در آغاز قرن بیستم در مقایسه با فیلم، برای انیمیشن چشم‌انداز چندان خاصی متصور نبوده و فقط به صورت آزمایشی تلاش می­‌کردند طراحی‌ها را متحرک کنند اما هم ­اکنون می­‌توان پویانمایی را یک شکل هنری دانست که در منظر مدرن خود پا به پای صنعت فیلم ظاهر شده و رشد نموده است. در واقع می‌­توان گفت ایده و فکر ساخت پویانمایی در قرن بیستم از زمانی به طور جدی مطرح شد که دست­اندرکاران ساخت فیلم­‌های سینمایی و تلویزیونی، به فکر افتادند که چرا فقط راجع به جهان حقیقی پیرامون خود اثر تولید کنند؟ چرا جهان گسترده و بی‌نهایت ذهن، تخیل و تصورات خود را به تصویر نکشند؟ این تمایل در کنار علاقه و دغدغه‌­ای جدی، آنان را بر آن داشت که با کنار هم قرار دادن نقاشی­‌های متعدد، تصاویر متحرک بسازند. به این ترتیب اولین آثار انیمیشنی اندک‌اندک ساخته شدند (رومیانی و باقری طورانی، 1382). به مرور زمان این تولیدات پویانمایی آرام‌آرام از حالت خشک بودن حرکات کاراکترها و یک‌نواخت بودن محیط خارج شده و با انجام رفتاری اغراق آمیز توسط شخصیت­‌ها و فضایی غالباً شاد و فانتزی به تحریک عنصر خیال در مخاطبان خود پرداختند. ناگفته نماند که در ادامه این راه شرکت­‌های بزرگ و سرمایه‌داران مطرحی به عرصه انیمیشن وارد شدند و تلاش زیاد آن‌ها با کسب سودهای قابل توجهی مواجه گشت.

محمد نوری

سیاست‌پژوه بخش انیمیشن پژوهشکده سیاست پژوهی و مطالعات راهبردی حکمت

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.