یک سال و نیم روضه گودال خوانده ام


 

 

یک سال و نیم روضه گودال خوانده ام

یکسال ونیم روضه گودال خوانده ام، 

 از دست وپای زخمی اطفال خوانده ام ،

 یکسال و نیم یاد گلوی توبوده ام ، 

وقت نماز محو وضوی تو بوده ام ،

یکسال و نیم یاد لبت از دلم نرفت ، 

یاد نماز نیمه شبت از سرم نرفت ،

 یکسال و نیم بعد تو سینه زدم حسین، 

 آتش به جان اهل مدینه زدم حسین،  

یکسال و نیم بعد تو فریاد میزدم ، 

در مسجدالنبی زدلم داد میزدم ، 

یکسال و نیم با پدر خسته گفته ام ، 

 از محمل برهنه و کت بسته گفته ام ،

 یکسال و نیم با حسن از کوفه گفته ام ،

 یک کوچه نه از غم صد کوچه گفته ام ، 

 یکسال و نیم نیمه ی شب بهر مادرم، 

 گفتم حکایت سم اسبان و پیکرت،  

یکسال ونیم بعد تو خوابم نبرده است، 

زینب طعام سیری پس از تو نخورده است،  

یکسال و نیم زینب تو بود و زمزمه ، 

خجلت ز روی مادر سردار علقمه،  

یکسال ونیم ناله ی ام البنین حسین ،  

میزد مرا کنار بقیع بر زمین حسین ،  

یکسال ونیم پیراهنت اشک من گرفت ، 

شیب الخضیب زخم تنت اشک من گرفت ، 

یکسال و نیم فکر سرت روی نیزه ها ، 

یک لحظه هم نکرده برادر مرا رها ، 

یکسال و نیم یاد سرت در میان تشت ،  

از قلب پاره پاره ی خواهر جدا نگشت،  

یکسال و نیم زینب تو بود و اضطراب . . .

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.