فلسفه عطر و ادکلن را توضیح می دهم. اصلا به چه درد می خورد؟ مثلا فقط بعضی ها می توانند بگویند که بدن مان بوی عرق می دهد و عطر می زنیم تا بوی عرق نگیرد. من این را بیشتر شنیدم. در حالی که اصلا اینطور نیست. یا مثلا ما می گوییم که به عنوان مثال چرا گلاب را در عزاداری ها استفاده می کنند و در عروسی ها استفاده نمی کنند؟
یکی از دوستان یکبار گفت به خاطر بی توجهی ماست! من گفتم به خاطر این نیست [خنده دکتر] بلکه به این خاطر است که گلاب غم زداست. و در همه غذاها به یک شکلی گلاب را استفاده می کردند. خوب من در اینجا هیچ صحبتی نکنم جز اینکه این مطلب را بگویم و اگر همین را بگویم شما کلی مطلب دستگیرتان شده است. ببینید وقتی بدن انسان می خواهد یک کاری را انجام دهد مثلا شما الآن می خواهید درس حفظ کنید. یکی از مسائلی که برای شما خیلی مهم است. یا می خواهید مطلبی را به ذهن بسپارید. یا هر چیز دیگری. اینطور نیست که وقتی شما این را گرفتید (نکته حفظی) این برود اینجا (مغز=ذهن انسان) بنشیند. این تا مطلب بیاید فرماندهی فعال می شود. بعد که فرماندهی فعال شد پیغام را می برد می دهد پیغام بر. می گوید تو این کار را بکن. یعنی مثلا رئیس جمهور می دهد به وزیر یا وزیر می دهد به مدیر کل. این پیغام را که می دهد مثلا این پیغام 10 قسمت دارد. باید تا 10 قسمتش برود و به گوش این برسد. این را می گویم کمی دقیق توجه کنید ببینید علم امروز، طب امروز، تکنولوژی امروز خوب است یا بد است؟ تکنولوژی زمانی خوب است که به نفع ما باشد. ولی اگر تکنولوژی اینطور باشد که بیاید بفهمد که اجزای بدن چه جور دارند کار می کنند بعد ما چطوری می توانیم نارو بزنیم به این انسان ها و نابودش کنیم که این تکنولوژی به درد نمی خورد. آمریکا آمده است این کار را کرده است. رفته ریز کار را درآورده که اینها چرا سرکه میخورند؟ چرا آبلیمو می خورند؟ چرا آبغوره می خورند؟ و چرا عطریات استفاده می کنند؟ و کجاها استفاده می کنند؟ ما این را توضیح می دهیم برای شما و بچه هایتان خوب است که این یافته های جدید علمی است به شرطی که استفاده صحیح از آن شود. آمده رفته این را در بدن مطالعه کردند و دیدند که وقتی این فرماندهی به آن فرمان می دهد که آقا تو مثلا یک پنجاه هزار تومان بدهکاری و باید به فلانی بدهی. به این مدیر کل می دهد که تو این را ثبت کن. این وسط دو تا پروتئین هستند به آنها «هیفتون ها» می گویند. اینها قفل این پیامند. من اگر مطلبی را زیاد توضیح می دهم ناراحت نشوید چون من دوست دارم برای من اینطور توضیح دهند. شما این را سریع می گیرید ولی من عادت دارم. پس اینها قفل این پیام هستند. وقتی مغز پیغام داد که این 50 هزار تومان را ثبت کن این بلافاصله این پیغام را منتقل می کند و بلافاصله آن را قفل می کند. بعد پیغام بعدی که می خواهد بیاید دوباره همین باز می کند و دوباره قفل می کند. اینجا که میخواهد قفل کند یک ماده ای را منتشر می کند که طب امروز آن را «استیل کوئنزیم آ» گذاشته است. این استیل کوئنزیم آ ماده اصلی اش از آبغوره و سرکه و آبلیمو گرفته می شود. حالا چرا طب قدیم سه تا درست کرده است؟ یک آبغوره فقط درست می کرد. برای اینکه ما گفتیم که 4 طبع داریم: سودایی و برلغمی و صفراوی و دموی. این 4 تا اینطور نیست که هر سه تا ماده ای که گفتیم -آبغوره و آبلیمو و سرکه- را دوست داشته باشد. بعضی هایشان فقط یکی را دوست دارند. بعضی ها دوتایش را دوست دارند. بعضی ها سه تایش را دوست دارند. برای ااینکه هر 4 طبع حداقل سه تایش را دوست داشته باشد طب قدیم آمده این سه تا را درست کرده که این ماده حیاتی کلیدی را شما داشته باشید. صهیونیزم هم آمده این را شناسایی کرده و گفته آبغوره را یواش یواش از فرهنگ می زنیم بیرون. سرکه شون را هم اسید می آوریم با آب قاطی می کنیم می دهیم بهشان می گوییم سرکه است که این کار کلید را نکند. آبلیمو را هم کاه را میریزیم در استخر ها و آبش را می گیریم و جوهر لیمو به آن میزنیم و می ریزیم در شیشه ها و رویش هم می نویسیم هموژنیزه و پاستوریزه. اینها (مردم) نمی دانند که هموژنیزه و پاستوریزه چیست؟! خوب این بد است و برای ما زشت است که با ما اینجور رفتار می کنند. آن وقت شما این ماده را ندارید. بعد شما با خودتان می گویید من پنجاه میلیون بدهکار بودم یا دو تا پنجاه هزار تومان. یا اصلا بدهکار نبودم من! چون این نمی رود آنجا (ذهن) به درستی ثبت شود. با شک و تردید است. پس این کلید به این سه تا ماده بستگی دارد. همین حالت را برای شما در نظر بگیرید که غم و غصه است. یهو خبر بدی برای شما آمده است سریع می خواهد بدن دستور بدهد که آقا این خبر را بده به این مدیر کل که به اینجا فشار بیاورد که یک دفعه این غم او را نکشد. جلوی این فشار غم را بگیرد. یک دستور می دهد. این دستور که به شما گفتم می رود و با آن کلید که آبغوره و آبلیمو و سرکه هست باز می شود که شما قبلا خورید و در بدن شما به عنوان اسید کونزیما (شاید طرز نوشتن این کلمه از جانب من غلط باشد) هست. حالا این کلید را می خواهد بپیچاند و در چنین شرایط سختی این کلید نمی پیچد. به فرمانده می گوید این کلید هست ولی این نمی پیچد و خشک است. بالاخره باید گریس کاری شود. به محض آنکه بوی گلاب به مشام طرف می رسد آن زبانه کار می کند و قفل سریعا باز و بسته می شود. این برای طب جدید است که این را کشف کرده اند. حالا این بر می گردد به قدرت ما، به قدرت اسلام، به قدرت فرهنگ ما، که اینها چگونه این چیز ها را تشخیص داده بودند؟ بدون داشتن این برق و تکنولوژی و اینها، چطور می دانستند که باید چیزی بسازند که برود آن داخل به عنوان اسید کوئیزیما به عنوان کلید کار کند و چگونه می دانستند که باید یک چیزی را هم بو کند که بلافاصله این کلید راحت باز و بسته شود. حالا می آیند چه کار می کنند؟ می آیند به عنوان گلاب یا به عنوان عطر های آلی (عالی) که ما داشتیم و شما هیچ کدام را الآن نمی شناسید. شما اگر برگ درخت نارنج را اسانسش را بگیرند به عنوان عطر به شما بدهند یا نعنا را استفاده کنید یا نارنج و گلش را، استفاده کنید یا اکلیل کوهی که خیلی عالی است و خارجی ها به آن رزماری می گویند، اینها را که صدها نمونه است اینها را اگر شما بگیرید و به خودتان بزنید موقعی که از کنار یک نفر رد می شوید می بینید طرف تازه با یکی دعوا کرده است شما می رسید بهش و می گویید سلام علیکم و دو دقیقه باهاش صحبت می کنید و می بینید اخم هایش در هم است و می بینید بعد از دو دقیقه اخم هایش از هم باز می شود. سریع این بوی شما در مشام ایشان می رود و تاثیر می گذارد. الآن چی؟ الآن طرف تا وارد اتوبوس می شود می بیند چهار نفر از این در، می بیند لب هاشون سیاه شد، آن یکی دارد سرفه می کند، آسمش تحریک شد و ... خوب آقا این چه مرضی است که شما این را به خودت زده ای؟ جالب اینجاست که دشمن آمده یک طرحی ریخته می گوید آقا این مواد سمی را باید همه ایرانی ها و یا همه غیر یهود، همه باید استفاده کنند. همه باید استفاده کنند و بعدش هم باید از بین بروند. چی کار کرده؟ آمده گفته یک عده شان که اینها می خواهند خودنمایی کنند و پزی می خواهند بدهند، به اینها می فروشیم. صد و پنجاه هزار تومان یک دانه اش را می فروشیم. می آییم سراغ یک عده دیگر اینها را در مایع ظرفشویی به عنوان نرم کننده می دهیم به شان، یک عده را در مایع ظرفشویی می دهیم و یک عده را هم در نرم کننده. خانم می رود می گوید که مثلا می خواهم چادرم پرز نگیرد -می خواهی چادرت پرز نگیرد وقتی چادرت را شستی بگذار در لگن یک لیوان سرکه بریز رویش تا 10 دقیقه بماند با آب تا دیگر پرز نگیرد یا در نمک و آب قرار بدهید تا پرز نگیرد- اینها همه اش مال ماست. اینها (دشمنان) رفته اند مطالعه کرده اند و تبدیل کرده اند به یک سری مواد شیمیایی. دوباره به خورد ما داده اند. چند جانبه از ما سود می برند. آن وقت این ماده را می زنی به چادر و چادر را می زنی به دهانت که از آن آقا (خرینده ادکلن خارجی) پول گرفته اند و از تو پول هم نگرفته اند. راحت بو می کنی و سلامتی ات را به خطر می اندازی.