لباس گرسنگی و ترس(5)

وسوسه گر  (خناس)

 

در قسمت قبل گفتیم که افکار و خیالات شیاطین هستند و در قرآن آمده که خناس در قلب انسان وسوسه می کند و به گمان من افکار و خیالات همان وسوسه هاس خناس هستند که انسان را از یاد خدا دور می کنند و با یادخدا افکار و خیالات از انسان دور می شود .  

آیا افکار و خیالات در بیرون هم هستند؟ 

 

انسان ها در یک جهان نسبتا مشترک زنده هستند اما در جهان شخصی خود زندگی می کنند .در حقیقت ما با دو نوع تصور و خیال پردازی روبرو هستیم در حقیقت جهان بیرون هم بخشی مشتر ک است و بخشی هم محصول خیالپردازی ماست. مثلا فردی را می خواهیم ملاقات کنیم و از قبل ما را پر کرده اند و از وی بدگویی شده و ما هم باور کردیم و کسی دیگر هم در کنار ما او را ملاقات می کند  ولی با این تفاوت که از قبل تعریف و تمجید بسیار شنیده و باور کرده و ما هر چند ظاهرا یک نفر را می بینیم اما در حقیقت هر کدام انسانی متفاوت را ملاقات کرده ایم افکار ما واقعیت بیرونی را تغییر می دهد . نظام فکری ما ، نظام هستی را می سازد . و یا نظام هستی را نابود می کند .  

خناس دنیای بیرون و درون ما را می سازد و وقتی خدا شناس شویم این جهان بیرونی و درونی محو می شود و جهان خدایی آشکار می شود و جهانی که در آن همه چیز در صلح و صفاست و دنیای مادی یک مهد کودک می شود که بچه ها با هم بازی می کنند و جنگ می کنند و جنگ کودکان با اسلحه ی پلاستیکی است ... 

ذکر خدا هم نوعی فکر است اما نه فکر من بلکه یادآور خداست . کسی که فکر تنها می خورد حالش بد می شود اما وقتی تبدیل به ذکر می شود نور می گردد و حال انسان را خوب می کند. 

 

 در ادامه داستان خناس را بخوانیم.

 

ادامه مطلب ...

لباس گرسنگی و ترس(۴)


لباس گرسنگی و ترس(۴)

غذای ما چیست؟ 

 

غذای ما نه تنها خوراکی هاست بلکه از دیدگاه قرآن فکر و خیال ،صحبت کردن و گوش کردن هم غذاست (حجرات  12) 

به گمان من ، قرآن می فرماید زیاد فکر و خیال نکنید (اجتنبوا کثیرا من الظن ) چه بخواهیم و چه نخواهیم برخی افکار و خیالات ما گناه است (ان بعض الظن اثم) بعد می فرماید عیب جویی نکنید (و لا تجسسوا ) و در نهایت می فرماید بدگویی نکنید (لا یغتب بعضکم بعضا)  

در آخر آیه اشاره دارد که گمان و گفتگو نوعی غذاست که یا حلال است و مایه ی زندگی و یا حرام است مانند گوشت مرده انسان دیگر که حرام است و مرگ آور . (ایحب احدکم ان یاکل لحم اخیه میتا) 

 

چرا زیاد فکر و خیال نکنیم؟؟ زیرا خداوند می فرماید زیاد ذکر بگویید و زیاد به یاد خدا باشیم و فکر و خیال نوعی با خود بودن(ودر حقیقت با شیطان بودن) است و فکر ها خود بخود می آیند اما وقتی در حضور خداوند و به یاد او باشی راه ورود افکار بسته می شود . 

نام دیگر افکار خودبخودی و خیالات که بالاجبار در ذهن می آید چیست؟ 

افکار و خیالات غریبه هستند و نام آنها شیطان است. (و من یعش عن ذکر الرحمن نقیض له شیطانا فهو له قرین -زخرف 36) و انسان وقتی با افکار و شیاطین است در حقیقت از خودش دور است و خود را فراموش کرده است اما وقتی به یاد خدا باشد می تواند با خود باشد و خداوند او را با خود حقیقی آشنا می کند. (و لا تکونوا کالذین نسوا الله فانسهم انفسهم- حشر 19) 

حال آیا فکر و خیال بد است؟؟؟ 

خیر بلکه مانند سلیمان باید آنها را تسلیم خود بکنیم و نه اینکه تسلیم آنها بشویم. مثلا به کمک فکر و خیال معیشت زندگی را سر و سامان دهیم و علم آموزی داشته باشیم یا شعر و غزل بگوییم و یا کتاب بنویسیم و مفاهیم را درست کنیم. 

آیا شیاطین هم خوب و بد دارند؟؟؟ 

بطور کلی شیاطین بد هستند یعنی از افکار و خیالات دوری کنیم تا به مدد اذکار به  خدا نزدیک شویم .  

اما در یک تقسیم بندی افکار و یا خیالات و یا شیاطین خوب و بد داریم . سوء الظن و یا حسن الظن داریم. گمان بد و یا گمان خوب داریم . گمان های بد سر منشاء عذاب و درد و بدبختی هستند و گمان های خوب سر منشاء خوشی و خوشبختی اند.  انسان نادان و مشرک و ملحد سرشار از گمان های بد است و انسان عاقل عمدتا گمان خوب دارد و فقط در حد ضرورت از گمان های  بد بهره می برد.  

چگونه به گمان خوب برسیم؟ 

خداوند می فرماید هر چی آفریده خیر است و هر اتفاقی خیر و خوب است انسان مومن همه چیز را خیر می بیند اما ملحد آنها را تقسیم می کند به اتفاقات خوب مانند گرفتن نعمت ها و اتفاقات بد مانند پس دادن نعمت ها . زندگی را خوب می بیند و مرگ را بد . پول گرفتن برای او شیرین است اما پول دادن تلخ ........

دعا نخستین عمل


دعا نخستین عمل

دعا نخستین کاری است که باید انجام شود نه آخرین کار 

حقیقت شگفت انگیز دعا کردن آن است که چنانچه به هنگام نیاز به جای آخرین کار ، نخستین کارتان دعا کردن باشد ، به شما نشان داده می شود که نیازتان را چگونه برطرف کنید ؛ حال آنکه با اتکا صرف به خود چنانچه از دعا کردن در مرحله نخست چشم بپوشید ، ممکن است کارهای زیادی را انجام دهید و هنوز هم آن نیاز وجود داشته باشد .

دعا موثرترین چیزی است که در دنیا وجود دارد . به جای آخرین کار نخستین کارتان دعا کردن باشد .

بسیاری افراد در قدرت دعاهای شان تردید دارند ، بنابراین می پندارند که تنها به هنگام ضرورت باید دعا کرد ، دعایی از سر یاس و نومیدی . آنها فکر می کنند که دعا کردن تنها به هنگام فوریت هاست ، حال آنکه اگر مردم بیشتر دعا کنند ، فوریت های کم تری پیش خواهد آمد و در صورت بروز نیز به خوبی تمام خواهد شد .

زمانی فرد شکاکی مصرانه می گفت که به قدرت دعا اعتقاد ندارد . وقتی از او پرسیدند آیا هیچگاه دعا کرده ای پاسخ داد ، "یکبار و آن وقتی بود که در جنگل انبوهی گم شده بودم و نمی توانستم راه خروج را پیدا کنم . من چندین روز آنجا مانده بودم و کم کم درد گرسنگی به من هجوم آورده بود . در آن هنگام در کمال ضعف و ناتوانی دعا کردم .

آنگاه دوستش فریاد زد : پس خدا دعایت را برآورده کرد چون در غیر این صورت اینجا نبودی .

او معترضانه پاسخ داد : اینطور نیست ! خداوند به دعای من پاسخ نداد . چون بلافاصله دوتن شکارچی پیش من آمدند و راه خروج را از جنگل نشانم دادند !!!

این مرد نفهمیده بود که دعایش اجابت شده و آن شکارچی ها نیرویی زمینی بودند که کار خداوند به دستشان انجام گرفته بود . با این وجود دعای او لحظه ای قدرت خداوندی را در درون و پیرامونش احساس کرد و بدین سان با این قدرت تماس یافته و آن را آزاد کرده بود تا نتایج را به سویش آورد . 

نیاز انسان به خدا


نیاز انسان به خدا

الحَمْدُ للَّهِ الَّذِی یُجِیبُنِی حِینَ اُنادِیهِ، وَیَسْتُرُ عَلَیَّ کُلَّ عَوْرَةٍ وَأَنَاأَعْصِیهِ، وَیُعَظِّمُ النِّعْمَةَ عَلَیَّ فَلا اُجازِیهِ، فَکَمْ مِنْ مَوْهِبَةٍ هَنِیئَةٍ قَدْأَعْطانِی، وَعَظِیمَةٍ مَخُوفَةٍ قَدْ کَفانِی، وَبَهْجَةٍ مُونِقَةٍ قَدْ أَرَانِی؟ فَأُثْنِی‏عَلَیْهِ حامِداً، وَأَذْکُرُهُ مُسَبِّحاً. الحَمْدُ للَّهِ الَّذِی لا یُهْتَکُ حِجابُهُ، وَلایُغْلَقُ بابُهُ، وَلا یُرَدُّ سائِلُهُ، وَلا یُخَیَّبُ آمِلُهُ.
".. ستایش خداى را که وقتى ندایش مى‏دهم اجابتم مى‏کند و همه عیبهاى‏مرا مى‏پوشاند و من نافرمانیش مى‏کنم و نعمتى عظیم به من مى‏دهد و جزاى آن‏نمى‏گزارم، چه موهبتهاى گوارایى که مرا عطا کرد و بیمارى عظیمى که کفایت نمودو شادمانیهاى شگفت‏انگیز و نغز که به من نشان داد، پس از روى ستایش او را ثنامى‏گویم و تسبیح گویانه او را ذکر مى‏کنم. ستایش خداى را که پرده‏اش ندرد و درش‏نبندد خواهانش رد نگردد و آرزومندش ناامید نشود."

گام های شیطان


گام های شیطان

بسم الله الرحمن الرحیم 

 

لاَ تَقْرَبُواْ الصَّلاَةَ وَأَنتُمْ سُکَارَى  ۴:۳۲

وَلاَ تَقْرَبُواْ الزِّنَى ۱۷:۳۲ 

وَلاَ تَقْرَبُواْ مَالَ الْیَتِیمِ إِلاَّ بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ  ۱۷:۳۴و۶:۱۵۲

وَلاَ تَقْرَبُواْ الْفَوَاحِشَ مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَمَا بَطَنَ ۶:۵۱ 

   

انسان قدم به قدم به بدبختی می رسد و کسی که زنا می کند مقدمه اش نزدیک شدن به آن است یا عمل زشتی مرتکب می شود ابتدا به آن نزدیک می شود . معمولا اینگونه نیست که یک فرد دفعتا مثلا مرتکب یک خلاف بزرگ شود بلکه تدریجی است .  

افرادی را می شناسم که با خلافکاران دوست بودند و گفتند ما قوی تر از آنیم که مرتکب آن خلاف ها شویم و شدند . و در قیامت می گویند ای کاش با فلانی رفیق نمی شدیم. 

 

خداوند می فرماید نزدیک نشوید به نظر من زیرا نزدیک شدن پیش در آمد ارتکاب جرم است و بقیه هم که مرتکب شده اند ابتدا نزدیک شده اند.