شب یلدا


شب یلدا

انارم روز از آذرماه برابر سی ام آذر در گاه شماری ایرانی، مطابق باور مهری، روز زایش مهر و جشن شب یلداست.

یلدا، واژه ای سریانی به معنای میلاد است. از حدود هفت هزار سال پیش، مطابق با آیین مهر در ایران، طولانی ترین شب سال، در یک مراسم باورمدار مذهبی مورد اجلال واقع می شده است.

از هفت هزار سال پیش با وقوف ایرانیان بر علم گاه شماری، شب آغاز زمستان به عنوان طولانی ترین شب سال شهرت یافت. مطابق گاه شماری ایرانی در انارم روز از آذر ماه، مدت تابش روشنای خورشید به زمین به کوتاه ترین زمان ممکن می رسد و تاریکی شب در بلندترین زمان بر مملکت مستولی است.

خورشید در وضعیت طبیعی سالانه از شش ماه آغاز تابستان تا آغاز زمستان هر شبانه روز، اندکی پایین تر از محل پیشین خود در افق طلوع می کند و در نهایت در آغاز زمستان به پایین ترین حد جنوبی در فاصله 5/23 درجه از شرق در نقطه اعتدالین واقع می شود. از این روز به بعد مسیر جابجایی طلوع خورشید معکوس شده و با حرکت به سوی بالا، انقلاب تابستانی را آغاز می کند.

با آغاز بازگشت خورشید به شمال شرقی و افزایش طول روز انقلاب زمستانی پایین یافته و انقلاب تابستانی آغاز می شود.

در زمان تازش تازیان به ایران و استیلای آنان بر این مملکت گاه شماری خورشیدی، دیگرگون شده و از آن پس گاه شماری مطابق عقاید تازیان بر پایه ماه صورت گرفت.

پس از چندی، خیام با مطالعه گسترده در حوزه حرکت خورشید در مواضع سالانه سبب احیای گاه شماری خورشیدی گشت.

در باور ایرانیان باستان، شب یلدا که شب زایش خورشید و طولانی تر شدن مدت حضور او در آسمان بود، بسیار مقدس و مبارک به حساب می آمد. در اندیشه آنان که همواره بر پایه روشنایی و نور استوار بوده است، شب بازگشت دوباره روشنایی و پایان فقدان نور شایسته تکریم بوده و همواره بر آن بودند تا با نیایش و شب بیداری آن را گرامی بدارند.

از آنجا که خورشید نماد فروغ ایزدی پنداشته می شده و بسیار مقدس بوده است، ماهی را که در آغاز آن خورشید متولد می شود، دی ماه یعنی ماه دادار هستی نام نهادند و تطابق آن با دی روز برای آنان بسیار مقدس و مبارک بوده است. به بیانی اولین روز هر ماه نیز با همین اندیشه به نام دی نامگذاری شده است.

در آیین ایران باستان، شب یلدا جشنی شبانه بوده است که در آن به نماد کهنسالی خورشید، بزرگان خانواده ها، گردهمایی سالانه را ترتیب می دادند.

سنت بر آن بود که در این شب، تا صبح بیدار بمانند تا هنگام بامدادان، میلاد خورشید را نظاره گر باشند.

در این شب همه افراد خانواده یا طایفه در محضور بزرگان و کهنسالان تبار خویش گرد آمده و این شب طولانی را تا دمیدن صبح با هم سپری می کردند.

از جمله آیین های این شب می توان به دور هم نشینی، فراهم کردن تنقلات و آجیل (لرک) و میوه های سرخ رنگ از جمله انار، هندوانه، سیب، سنجد و هم چنین فال کوزه و قصه گویی اشاره کرد.

در این شب بزرگان خانواده به بیان قصه های اساطیر و نقل ادبیات شفاهی می پرداختند. در دوره اسلامی و پس از آن شاهنامه خوانی و همچنین فال حافظ در این شب مرسوم شد و شعر خوانی در میان طوایف فرهیخته رواج یافت.

برگرفته شده از کتاب

 جشن ها و آیین های ایرانی از دیروز تا امروز

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.