زندگی نامه رهبران اسرائیل

دیگر سوابق سیاسی لوبرانی عبارتند از: سفیر اسرائیل در اوگاندا، ترتیب دهنده مهاجرت پانزده هزار یهودی اتیوپیایی به اسرائیل در سال 1991، مذاکره کننده دولت اسرائیل در مورد آزادی گروگانهای غربی در قبال آزاد کردن زندانیان حزب الله لبنان در بیروت، مشاور امور عربی بن گورین در اوایل دهه شصت، تأسیس مؤسسه یورگون، با همکاری ژنرال افراهام، جهت صدور اسلحه و مهمات در مورد خصوصیات شخصی لوبرانی، گفته می شود که وی جسارت فراوانی برای انجام کارهای غیر اخلاقی دارد و از جمله خطرناکترین افراد در کشور اسرائیل و مؤسسه های آن می باشد. در خصوص توان درک سیاسی وی کافی است به این نکته اشاره شود که وی در سال 1978 بر خلاف باورهای سیا و وزارت خارجه اسرائیل، سقوط شاه ایران را پیش بینی کرده بود

 

 

زندگی نامه رهبران اسرائیل

اوری لوبرانی

اوری لوبرانی(1) در سال 1926 از مادر و پدری با اصل و نسب لهستانی و اتریشی در شهر حیفا متولد شد و پس از اتمام تحصیلات خود در دانشگاه لندن، به عنوان یکی از مسئولین موساد مشغول بکار شد.

لوبرانی در ماه ژوئن سال 1952 به سمت سفیر اسرائیل در تهران برگزیده شد. وی در طول مأموریت خود در ایران، رابطه دوستانه ای با محمدرضا پهلوی و نیز روابط خاصی با خانم سیمین حائری(2) داشت و همچنین در ایجاد و تاسیس اتاقهای بازجویی مخصوص برای ساواک و زندان (اردوگاه) معروف خیام شرکت داشت. وی همچنین در مدت حضورش در ایران (به عنوان فرستاده موساد و سفیر) با یعقوب نمرودی- تاجر اسلحه و کسی که در قضیه ایران- کنترا دست داشت- همکاریهای نزدیک داشت.

لوبرانی در بین سالهای 71-1967 به عنوان سفیر اسرائیل و مأمور سازمان موساد، در اتیوپی فعالیت داشت و سپس در سال 1973، برای جلوگیری از نفوذ اعراب در آفریقا به فعالیت پرداخت و روابط محکم و استواری با تعدادی از رهبران آفریقایی مانند رئیس جمهور سابق اوگاندا، عیدی امین، برقرار کرد، تا جایی که عیدی امین او را برادر خوانده خود می دانست.

وی در سال 1983 موساد را ترک کرد و در وزارت دفاع به فعالیتهای خود ادامه داد، تا اینکه بصورت هماهنگ کننده فعالیتهای اشغالگران اسرائیلی در جنوب لبنان درآمد

دیگر سوابق سیاسی لوبرانی عبارتند از: سفیر اسرائیل در اوگاندا، ترتیب دهنده مهاجرت پانزده هزار یهودی اتیوپیایی به اسرائیل در سال 1991، مذاکره کننده دولت اسرائیل در مورد آزادی گروگانهای غربی در قبال آزاد کردن زندانیان حزب الله لبنان در بیروت، مشاور امور عربی بن گورین در اوایل دهه شصت، تأسیس مؤسسه یورگون، با همکاری ژنرال افراهام، جهت صدور اسلحه و مهمات در مورد خصوصیات شخصی لوبرانی، گفته می شود که وی جسارت فراوانی برای انجام کارهای غیر اخلاقی دارد و از جمله خطرناکترین افراد در کشور اسرائیل و مؤسسه های آن می باشد. در خصوص توان درک سیاسی وی کافی است به این نکته اشاره شود که وی در سال 1978 بر خلاف باورهای سیا و وزارت خارجه اسرائیل، سقوط شاه ایران را پیش بینی کرده بود

عملکرد:

در طول مأموریت خود در ایران، رابطه دوستانه ای با محمدرضا پهلوی داشت.و همچنین در ایجاد و تاسیس اتاقهای بازجویی مخصوص برای ساواک و زندان (اردوگاه) معروف خیام شرکت داشت.در آفریقا روابط محکم و استواری با تعدادی از رهبران آفریقایی مانند رئیس جمهور سابق اوگاندا، عیدی امین، برقرار کرد، تا جایی که عیدی امین او را برادر خوانده خود می دانست.ترتیب دهنده مهاجرت پانزده هزار یهودی اتیوپیایی به اسرائیل در سال 1991، مذاکره کننده دولت اسرائیل در مورد آزادی گروگانهای غربی در قبال آزاد کردن زندانیان حزب الله لبنان در بیروت.تأسیس مؤسسه یورگون.وی جسارت فراوانی برای انجام کارهای غیر اخلاقی دارد.

منابع:

1 Uri Lubrani

2- خواهر صفا حائری نماینده وقت رادیو تلویزیون ایران در بیروت

مشاغل:

سمت سفیر اسرائیل در تهران

سفیر اسرائیل و مأمور سازمان موساد،در اتیوپی

سفیر اسرائیل در اوگاندا

مشاور امور عربی بن گورین

رحاوام زئیفی

رحاوام زئیفی در سال 1926 م در بیت المقدس متولد شد دارای مدرک دیپلم از دبیرستان "گیوات هاشلوشا" و فارغ التحصیل کالج فرماندهی و ستاد کل ارتش آمریکا و دارای درجه سرلشکری بود. او سوابق نظامی و حزبی متعددی داشت که ذیلا" به برخی از آنها اشاره می شود:

عضویت در پالماخ (1944)، شرکت در جنگ (1948)، ریاست ستاد فرماندهی منطقه جنوبی (57- 1955)، فرماندة واحد عملیات در ستاد کل ارتش (1974)، مشاور نخست وزیر (77- 1974). همچنین زیفی موسس و رهبر حزب مولدت بود. این حزب از احزاب راست افراطی با دیدگاهی کینه توزانه نسبت به اعراب در سال 1988م توسط زیفی تأسیس شد. شعار اصلی مولدت "ترانسفر" (اخراج فلسطینیان از سرزمین فلسطین) می باشد. مولدت دارای افکار نژادپرستی افراطی است و از جمله دیدگاههای دیگر وی عبارتند از:

1- قدس به عنوان پایتخت ابدی اسراییل است 2- عدم عقب نشینی از اراضی اشغالی 67. 3- عدم پذیرش حقوق فلسطینیان 4- رد خودمختاری فلسطینیان 5- سرکوبی انتفاضه 6- اخراج فلسطینیان از کرانه باختری و غزه 7- قائل شدن به جدایی دین از سیاست.

زئیفی از سال 1988 م نمایندة کنست بود و در کمیسیونهای زیر عضویت داشت: کمیسیون های امور خارجه ودفاع و کمیسیون آموزش و پرورش و فرهنگ (کنست دوازدهم)؛ کمیسیون امور داخلی کنست و کمیسیون حسابرسی کشوری(کنست سیزدهم)؛ کمیسیون دفاع و امور خارجه (کنست چهاردهم)؛ کمیسیونهای امور پارلمانی و امور خارجه و دفاع (کنست پانزدهم).

زئیفی در کنست پانزدهم رهبر حزب اتحاد ملی و رییس فراکسیون پارلمانی حزب اتحاد ملی بود. آخرین سمت او در دولت شارون وزیر جهانگردی و به لحاظ حزبی عضو ائتلاف اتحاد ملی و اسراییل بیتنیو بود.

زئیفی با زبانهای عبری و انگلیسی آشنایی داشت و مقالاتی از او در نشریات مختلف اسراییلی، به چاپ رسیده بود. وی 65 کتاب که توسط وزارت دفاع و "موزة ارض اسراییل" منتشر شده است را ویرایش نمود.

رحاوام زئیفی در 16 اکتبر 2001 از سمت وزارت جهانگردی استعفا داد و در حالی که استعفای وی هنوز مورد پذیرش قرار نگرفته بود یک روز بعد در 17 اکتبر 2001 مقارن با ساعت 7 بامداد در بیت المقدس توسط گروه جبهه خلق برای آزادی فلسطین به قتل رسید. این جبهه با بر عهده گرفتن این عملیات، آنرا پاسخ به اقدام ترور رژیم‌صهیونیستی در انتقام خون ابوعلی مصطفی ذکر نمود.

دیدگاهها و نقطه نظرات زئیفی:

الف: پیرامون آوارگان و اخراج اجباری فلسطینیان:

از دیدگاه زئیفی "ترانسفر" (اخراج) دو نوع است: اختیاری و اجباری. اخراج اختیاری به معنای جابجایی شهروندان دو ملت میان دو سرزمین است مانند آنچه میان ترکیه و یونان روی داد. و اخراج اجباری چیزی است که به نظر زیفی باید در قبال مردم فلسطین اعمال می شود. زیفی معتقد بود فلسطینیان باید از کرانه باختری و نوارغزه اخراج شده و به کشورهای عربی مهاجرت نمایند و اسراییل می بایست هرگونه فشار لازم را بر آنها اعمال کند. وی پیشنهاد تشکیل آژانسی ویژه به منظور مهاجرت اجباری فلسطینیان را مطرح ساخت.(2)

او در قبال فلسطینیان ساکن در سرزمینهای اشغالی مواضع تند و نژادپرستانه ای داشت و آنها را شپش و سرطان نامیده بود که بطور غیرقانونی در اسراییل زندگی و کار می کنند و عنوان نموده بود که اعراب به منظور کسب بیمة اجتماعی و مستمری های بهزیستی بطور غیرقانونی در اسراییل اقامت یافته اند تا کسب تابعیت نمایند و دولت اسراییل باید از شر این افراد خلاص شود و از پیشرفت سرطان جلوگیری کند.(3)

ب: مواضع نژادپرستانه

زئیفی از مشهورترین صاحبان مواضع نژادپرستانه و افراطی بود چنانچه "طلب الصانع" نماینده کنست ماهیت نژادپرستانه و فاشیستی او را باعث سرافکندگی اسراییل نامید.

زیفی پایه گذار طرح "گشتی های سبز" نیز بود مطابق این طرح که از سوی وزارت جهانگردی اجرا می شود گروهی از افراد مسؤولیت دارند تا جهانگردان را که از مناطق توریستی بازدید می کنند با منطقة مورد نظر آشنا سازند و سرویسها و خدمات لازم را به آنها ارایه دهند.

این طرح با مخالفت گروههائی همچون "طرفداران صلح اسراییل" مواجه شد و در این مورد به دولت هشدار دادند زیرا از دیدگاه این گروه زیفی نژادپرست و تندرو می باشد و دست به اعمال خشونت بار علیه اعراب و بدوی ها می زند و درگیری بین شهروندان عرب و یهودی را عمیق تر خواهد ساخت. از نظر گروه "طرفداران صلح" این اقدام یعنی عهده داری هدایت و اجرای طرح مزبور، کبریتی است که منطقه را به آتش خواهد کشانید.

زئیفی دارای عقاید افراطی نژادپرستانه بود. و اجرای این طرح محدودیتها و موانعی به لحاظ رفت و آمد و عبور و مرور اعراب و بدوی ها به مناطق گردشگران ایجاد می نماید زیرا یکی از وظایف افراد مزبور علاوه بر آشنا نمودن توریست ها با منطقة مربوطه، حفاظت و مراقبت از امنیت آنهاست، در اینصورت تمایز میان حقوق یهودیان و اعراب و بدوی ها باعث افزایش تنش میان آنها خواهد گردید. با توجه به اینکه اعراب اسراییلی از حامیان انتفاضه فلسطین هستند هرگونه تنش میان آنها و یهودیان می تواند در حمایت ایشان از فلسطینیان نقش داشته باشد. این امر می تواند کانون تنش و بحران را در منطقه گسترده تر سازد. از طرفی عهده دار شدن این سمت توسط زیفی باعث گسترش نفوذ تفکرات و فرایندهای رادیکال و تندرو در سرزمین های اشغالی می شود و این امر به معنای آن است که فلسطینیان نیز واکنش ها و پاسخ های شدیدی به اعمال نژادپرستانه دولتمردان رژیم‌صهیونیستی خواهند داد.

ج: پیرامون عرفات و سازش:

رحاوام زئیفی ضمن مخالفت با هرگونه انجام مذاکره و گفتگوهای صلح، بر این باور بود که در حالی که آتش بارهای فلسطینیان به روی اسراییلیان نشانه رفته نمی توان به صلح اندیشید. وی عرفات را یک عقرب نامید که دیپلماسی و تروریسم را به گونه ای متفاوت درهم آمیخته است و خواهان صلح نمی باشد. از نظر زیفی عرفات می خواهد با درگیری مسلحانه فلسطین را آزاد کند و درگیری برای او یک هدف استراتژیک است نه وسیله. زیفی بارها عنوان داشته بود در صورتی که مذاکرات پیرامون روند صلح و سازش با عرفات توسط پرز و عرفات ادامه یابد دولت را ترک خواهد کرد و این امر یکی از دلایل استعفای او بود.

د: پیرامون عقب نشینی از مناطق خودگردان

زئیفی با هرگونه عقب نشینی از مناطق خودگردان به شدت مخالف بود و این امر را نوعی مصالحه با فلسطینیان می دانست که به ضرر اسراییل است. این نکته دقیقا" دلیل اصلی استعفای زیفی از کابینه شارون بود. به دنبال عقب نشینی نیروهای اسراییل از دو محله در الخلیل، زیفی از دولت شارون استعفا داد. او همچنین مخالف طرح مصر و اردن در قبال ازسرگیری گفتگوهای صلح بود و دلیل این امر را راهگشایی عرفات به کاخ سفید عنوان می داشت.

زیفی، دولت شارون را "دولت فلج ملی" نامیده بود که به دلیل ائتلاف با حزب کارگر که خواهان صلح با فلسطینیان است، قادر به تصمیم گیری سیاسی نمی باشد.(4)

و: شهرک سازی و مسأله بیت المقدس

زئیفی معتقد بود قدس بعنوان پایتخت ابدی اسراییل است و سیاست شهرک سازی باید تداوم یابد. او با توجه به مواضع تندنژادپرستانه ای که داشت هرگونه توسعه شهرک ها را اقدامی در جهت اسکان و مهاجرت یهودیان به سرزمین های اشغالی می دانست و معتقد بود نباید در قبال فلسطینیان گذشت کرد و اسراییل باید آنها را به زور وادار به مهاجرت کند. در همین راستا او بر این باور بود که خانه و مسکن فلسطینیان به خصوص آنها که در عملیات انتحاری شرکت داشته اند باید ویران شود تا خانوادة آنها احساس هراس کنند و ضمن ترک مسکن خود از انجام چنین عملیاتهایی ممانعت کنند

عملکرد:

موسس و رهبر حزب مولدت بود.رحاوام زئیفی در 16 اکتبر 2001 از سمت وزارت جهانگردی استعفا داد.مقالاتی از او در نشریات مختلف اسراییلی، به چاپ رسیده است ، وی 65 کتاب که توسط وزارت دفاع و "موزة ارض اسراییل" منتشر شده است را ویرایش نمود.زیفی پایه گذار طرح "گشتی های سبز" بود مطابق این طرح که از سوی وزارت جهانگردی اجرا می شود گروهی از افراد مسؤولیت دارند تا جهانگردان را که از مناطق توریستی بازدید می کنند با منطقة مورد نظر آشنا سازند و سرویسها و خدمات لازم را به آنها ارایه دهند.زیفی، دولت شارون را "دولت فلج ملی" نامیده بود که به دلیل ائتلاف با حزب کارگر که خواهان صلح با فلسطینیان است، قادر به تصمیم گیری سیاسی نمی باشد.زیفی پایه گذار طرح "گشتی های سبز" نیز بود مطابق این طرح که از سوی وزارت جهانگردی اجرا می شود گروهی از افراد مسؤولیت دارند تا جهانگردان را که از مناطق توریستی بازدید می کنند با منطقة مورد نظر آشنا سازند و سرویسها و خدمات لازم را به آنها ارایه دهند.

این طرح با مخالفت گروههائی همچون "طرفداران صلح اسراییل" مواجه شد و در این مورد به دولت هشدار دادند زیرا از دیدگاه این گروه زیفی نژادپرست و تندرو می باشد و دست به اعمال خشونت بار علیه اعراب و بدوی ها می زند و درگیری بین شهروندان عرب و یهودی را عمیق تر خواهد ساخت. از نظر گروه "طرفداران صلح" این اقدام یعنی عهده داری هدایت و اجرای طرح مزبور، کبریتی است که منطقه را به آتش خواهد کشانید. زئیفی با هرگونه عقب نشینی از مناطق خودگردان به شدت مخالف بود و این امر را نوعی مصالحه با فلسطینیان می دانست که به ضرر اسراییل است. این نکته دقیقا" دلیل اصلی استعفای زیفی از کابینه شارون بود. به دنبال عقب نشینی نیروهای اسراییل از دو محله در الخلیل، زیفی از دولت شارون استعفا داد

منابع:

1- سیاست و حکومت رژیم صهیونیستی، ترجمه مرکز مطالعات و تحقیقات اندیشه سازان نور، (تهران: 1377)

2- الایام 7/3/2001

3- جروزالیم پست 12/4/1380- 3 ژوئیه 2001

4- رادیو اسراییل 23/7/1380- 15/10/2001

مشاغل:

ریاست ستاد فرماندهی منطقه جنوبی

مشاور نخست وزیر

وزیر جهانگردی در دولت شارون

موسس و رهبر حزب مولدت

عضویت در پالماخ

فرماندة واحد عملیات در ستاد کل ارتش

 

 

دانیل کرتز

محل تولد :آمریکا

ملیت : آمریکائی

مذهب : یهودی

بطور قطع یکی از بانفوذترین اقلیتها در صحنة سیاسی ایالات متحده، یهودیان و صهیونیستها هستند و یکی از کانونهای عمده‌ای که این گروه در آنجا از نفوذ بسیار حیاتی برخوردارند عرصه سیاست خارجی و نهاد وزارت خارجة‌ آمریکاست، در این بین بخشهایی که در خصوص اسراییل و خاورمیانه فعالیت دارند برای آنها از اهمیت ویژه‌ای برخوردار هستند، نقطة اوج برای هر فردی که در این بخشها کار می‌کند این است که روزی بتواند به عنوان سفیر ایالات متحده به تل‌آویو اعزام شود. از جمله یکی از معروفترین چهره‌های صهیونیستی که در سیاست خارجی آمریکا فعال بوده و در حال حاضر سفیر آمریکا در اسراییل می‌باشد دانیل کرتزر است.

بیوگرافی کرتزر:

الف) سوابق علمی :

در سال 1950 در الیزابت نیوجرسی در ایالات متحده متولد و در همانجا رشد کرد. پس از اتمام تحصیلات مقدماتی و دبیرستانی در سال 1971 وارد دانشکدة یشیوا در نیویورک شد. سال سوم دانشکده را در دانشگاه عبری اسراییل سپری کرد و برای ادامه تحصیلات به دانشگاه کلمبیای آمریکا بازگشت و در سال 1976

فوق‌ لیسانس خود را در رشته فلسفه و دکترای خود را در علوم سیاسی و روابط بین‌الملل از این دانشگاه بدست آورد. وی بعد از اتمام تحصیلات بلافاصله وارد فعالیتهای سیاسی شد و تا به امروز به جز مدت کوتاهی که وزارت خارجه را به خاطر به دست گرفتن مدیریت کالج یشیوا (دانشگاه دانشجویان یهودی دورة لیسانس مردان) در نیویورک ترک کرد، در آنجا فعالیت می‌کند.

ب) سوابق و سمتهای سیاسی :

وی بلافاصله بعد از اتمام تحصیلاتش در سال 1976 وارد حوزة سیاسی و وزارت خارجة آمریکا شد، و وظایف زیر را به عهده گرفت. کار خود را در دفتر امور سازمان بین‌المللی وزارت خارجه جاییکه وی در خصوص مسایل انسانی، تحولات اقتصادی و سیاسی سازمان ملل متحد کار می‌کرد آغاز کرد. دبیر دوم امور سیاسی در سفارت آمریکا در قاهره (1976) دبیر اول امور سیاسی در سفارت آمریکا در تل‌آویو از سال 1982 (وی در آنجا در سال 1986 جایزه دبیر کل سرویس سیاسی را به خاطر ارسال و ارائه گزارش دریافت کرد.) وی در سال 1986 با اتمام موفقیت‌آمیز وظایف محوله به واشنگتن بازگشت .

در سال 1987 به عنوان دبیر و مدیر امور مصر و نویسندة سخنرانی و عضو ادارة برنامه‌ریزی سیاست خارجی وزارت خارجه در واشنگتن منصوب شد. نماینده معاون وزیر خارجه در امور خاور نزدیک با مسئولیت در زمینه مذاکرات سازش خاورمیانه و روابط دوجانبه آمریکا، با اسراییل، مصر، اردن، سوریه، لبنان و فلسطین (در سال 1989) مدیر نمایندة معاون وزیر در امور اطلاعات و تحقیقات (1994)(2) جانشین معاون وزیر امور خارجه (1997) در 6 نوامبر 1997 توسط سنا به عنوان سفیر آمریکا در مصر (که بزرگترین سفارت آمریکا در جهان در آنجا واقع است) برگزیده شد.

کرتزر در مورخه 16 ژولای 2001 به عنوان سفیر آمریکا در اسراییل سوگند یاد کرد و در حال حاضر سمت سفیر آمریکا در تل‌آویو را برعهده دارد.(3)

ج) تواناییهای فردی کرتزر:

به عنوان یک دیپلمات با سابقه در صحنه سیاسی در آمریکا بسیار تأثیرگذار بوده است وی از زمان ورود به صحنة سیاسی مانند تمام همکیشان سلف خود از جمله مارتین ایندیک پله‌های ترقی و پیشرفت را در کوتاه‌ترین زمان ممکن یکی پس از دیگری طی نمود. وی که به زبانهای انگلیسی، فرانسوی و عبری تسلط کامل دارد، از دهة 80 به همراه دنیس راس فرستاده آمریکا به خاورمیانه، مارتین‌ایندیک، معاون وزیر خارجه و سفیر سابق آمریکا در اسراییل و "ادوارد واکر"(4) که همگی از صهیونیستهای دوآتشه بودند به عنوان بخش جدایی‌ناپذیر سیاست خارجی آمریکا در منطقه وارد روند سازش و یکی از اعضای هیأت سیاست‌گذاری وزارت خارجه آمریکا در خاورمیانه شد. کرتزر علیرغم ریسک موجود یک نقش عمده در متقاعد کردن جیمز بیکر وزیر خارجة وقت ایالات متحده برای برگزاری کنفرانس مادرید در سال 1991 ایفا نمود. موقعیت سیاسی وی در جایگاه تصمیم‌گیری سیاسی در آمریکا با ملاحظه روند سازش خاورمیانه یک موقعیت بسیار مهمی است. دخالت و درگیری شدن کرتزر در تمام فرایند سازش، دیپلماسی اعراب- اسراییل بیانگر این حقیقت است که به واسطة روابط و علائق سنتی تیم مذاکره‌کننده با اسراییل، آمریکا نقش یک میانجی بی‌طرف را بازی نمی‌کند، اعزام وی به عنوان سفیر به مصر به عنوان اولین کشوری که با اسراییل دست سازش داد. و بعدها به یک شریک استراتژیک آمریکا در منطقه تبدیل شد بطور قطع این فرض را تحکیم می‌بخشد.(5)

هنگامیکه کرتزر با اخذ مدرک دکترا در زمینة مطالعات خاورمیانه به وزارت خارجه آمریکا پا گذاشت به وی گفته شد که "تو شایستگی کافی برای کار در بخش خاورمیانه را داری ولی با توجه به اصالت یهودی خود، چنین پیشنهادی نده" امروزه کرتزر رییس همان کسانی است که او را چنان نصیحتی کرده بودند. زمانیکه وی به وزارت خارجه آمریکا آمد هواداران عرب در این وزارتخانه حاکم بودند و یهودیان اندکی که در آنجا کار می‌کردند، هویت یهودی خود را مخفی نگاه می‌داشتند. برای مثال، آرنولد رابل معاون دستیار وزیر امور خاورمیانه، زمانی هویت یهودیش برای همکاران او فاش گردید که در قبرستان یهودیان دفن شد.

ولی اکنون وضعیت بسیار متفاوت گردیده و کرتزر و همکیشانش سکان سیاست خارجی آمریکا در منطقه را در دست گرفتند.(6)

د) خصوصیات اخلاقی :

بی‌تردید شاید بتوان کرتزر را یکی از نادر سیاستمدارانی قلمداد کرد که علناً زندگی مذهبی خود را با زندگی سیاسی پیوند داده و همیشه از وی به عنوان یک یهودی معتقد نام برده می‌شود. کرتزر اولین کسی بود که اعلام کرد در تعطیلات یهودی سرکار حاضر نخواهد شد و هنوز هم مالک خانة خود در محلی بسیار نزدیک به جامعه یهودیان ارتدکس در سیلور اسپرینگ مریلند می‌باشد. وی علاقة‌ خاصی به اسراییل دارد و شاید یکی از معدود یهودیانی باشد که به آرزوی دیرینه خود یعنی احراز پست سفارت آمریکا در تل‌آویو دست یافته است هنگامیکه وی سفیر آمریکا در مصر بود روزنامة دولتی الاخبار علاقة وی به اسراییل را چنین عنوان کرد: اسراییل که از زمان امضای پیمان صلح سال 1979 دارای روابط دیپلماتیک (در حد سفیر) با مصر است اکنون (با انتصاب کرتزر یهودی به سمت سفیری آمریکا در مصر) علناً صاحب دو سفارت در مصر شده است. این روزنامه افزود: سفیر جدید آمریکا در مصر بیشتر در خدمت یهودیها و صهیونیستها خواهد بود. یکی از استادان رشته علوم سیاسی دانشگاه آمریکایی قاهره گفت: تا زمانیکه درگیری میان اعراب و اسراییل همچنان بدون ضابطه و قاعده ادامه یابد به تمامی رفتارهای سفیر آمریکا به عنوان مردی با دو وطن نگریسته می‌شود. این شبهه در تمام سطوح نسبت به کرتزر در مصر مطرح بود.

از دیگر خصوصیات اخلاقی وی عشق به آداب و رسوم و سنن یهودی است. یک نشریه یهودی در نیویورک با چاپ گزارشی نوشته بود که سفیر آمریکا در مصر در تلاش است تا غذاهای مورد نیاز خود را بر طبق قوانین مذهب یهود، تهیه کند. در گزارش مذکور آمده بود بلندمرتبه‌ترین دیپلمات آمریکا در مصر، یک حاخام یهودی را با خود از آمریکا به قاهره برده است. قرار است این حاخام قوانین مذهبی مربوط به طبخ غذاهای یهودی را به آشپز سفارتخانه، بیاموزد. روزنامة جروزالیم‌پست نیز نوشته بود:

کرتزر در زمان اولین دورة مأموریتش در قاهره، غذاهای خود را با هواپیما از اسراییل وارد می‌کرده است. بعد از این مسایل، نشریة مصری "روزالیوسف" با استناد به گزارش نشریه یهودی در نیویورک طی گزارشی راجع به کرتزر عکس‌ مونتاژ شده از وی را چاپ کرد که باعث شد خندة همیشگی او از روی لبانش محو شود. در این عکس کرتزر با کلاه مشکی و رشته موهای بلند، همچون یک یهودی اصول‌گرا به تصویر کشیده شده بود در گزارش منتشره نیز کرتزر به عنوان خاخامی که لباس سیاست بر تن کرده است معرفی شده است.(7)

عملکرد:

بعد از اتمام تحصیلاتش در سال 1976 وارد حوزة سیاسی و وزارت خارجة آمریکا شد. وی از زمان ورود به صحنة سیاسی مانند تمام همکیشان سلف خود از جمله مارتین ایندیک پله‌های ترقی و پیشرفت را در کوتاه‌ترین زمان ممکن یکی پس از دیگری طی نمود.از دهة 80 به همراه دنیس راس فرستاده آمریکا به خاورمیانه، مارتین‌ایندیک، معاون وزیر خارجه و سفیر سابق آمریکا در اسراییل و "ادوارد واکر" که همگی از صهیونیستهای دوآتشه بودند به عنوان بخش جدایی‌ناپذیر سیاست خارجی آمریکا در منطقه وارد روند سازش و یکی از اعضای هیأت سیاست‌گذاری وزارت خارجه آمریکا در خاورمیانه شد. کرتزر علیرغم ریسک موجود یک نقش عمده در متقاعد کردن جیمز بیکر وزیر خارجة وقت ایالات متحده برای برگزاری کنفرانس مادرید در سال 1991 ایفا نمود.

هنگامیکه کرتزر با اخذ مدرک دکترا در زمینة مطالعات خاورمیانه به وزارت خارجه آمریکا پا گذاشت به وی گفته شد که "تو شایستگی کافی برای کار در بخش خاورمیانه را داری ولی با توجه به اصالت یهودی خود، چنین پیشنهادی نده" امروزه کرتزر رییس همان کسانی است که او را چنان نصیحتی کرده بودند. زمانیکه وی به وزارت خارجه آمریکا آمد هواداران عرب در این وزارتخانه حاکم بودند و یهودیان اندکی که در آنجا کار می‌کردند، هویت یهودی خود را مخفی نگاه می‌داشتند. برای مثال، آرنولد رابل معاون دستیار وزیر امور خاورمیانه، زمانی هویت یهودیش برای همکاران او فاش گردید که در قبرستان یهودیان دفن شد.

هنگامیکه کرتزر با اخذ مدرک دکترا در زمینة مطالعات خاورمیانه به وزارت خارجه آمریکا پا گذاشت به وی گفته شد که "تو شایستگی کافی برای کار در بخش خاورمیانه را داری ولی با توجه به اصالت یهودی خود، چنین پیشنهادی نده" امروزه کرتزر رییس همان کسانی است که او را چنان نصیحتی کرده بودند. زمانیکه وی به وزارت خارجه آمریکا آمد هواداران عرب در این وزارتخانه حاکم بودند و یهودیان اندکی که در آنجا کار می‌کردند، هویت یهودی خود را مخفی نگاه می‌داشتند. برای مثال، آرنولد رابل معاون دستیار وزیر امور خاورمیانه، زمانی هویت یهودیش برای همکاران او فاش گردید که در قبرستان یهودیان دفن شد.

ولی اکنون وضعیت بسیار متفاوت گردیده و کرتزر و همکیشانش سکان سیاست خارجی آمریکا در منطقه را در دست گرفتند.(6)

بی‌تردید شاید بتوان کرتزر را یکی از نادر سیاستمدارانی قلمداد کرد که علناً زندگی مذهبی خود را با زندگی سیاسی پیوند داده و همیشه از وی به عنوان یک یهودی معتقد نام برده می‌شود. کرتزر اولین کسی بود که اعلام کرد در تعطیلات یهودی سرکار حاضر نخواهد شد. از دیگر خصوصیات اخلاقی وی عشق به آداب و رسوم و سنن یهودی است.

منابع:

1- Daniel C.Kurtzer

2-سایت سفارت آمریکا در تل‌آویو، ژولای 2001

3- WWW. State.gov/www/about.state

4 -  Edward Walker

5 - WWW. La.texas.edu/chenry/mena/roles/aip

6- فصلنامة خاورمیانه شمارة 2، تابستان 74

7- ترجمان سال سوم، شمارة 125

مشاغل:

نماینده معاون وزیر خارجه در امور خاور نزدیک

دبیر و مدیر امور مصر و نویسندة سخنرانی و عضو ادارة برنامه‌ریزی سیاست خارجی وزارت خارجه در واشنگتن

کار در دفتر امور سازمان بین‌المللی وزارت خارجه

دبیر دوم امور سیاسی در سفارت آمریکا در قاهره

دبیر اول امور سیاسی در سفارت آمریکا در تل‌آویو

مدیر نمایندة معاون وزیر در امور اطلاعات و تحقیقات

جانشین معاون وزیر امور خارجه

سفیر آمریکا در مصر

سفیر آمریکا در اسرائیل

 

رامون حاییم

حاییم رامون (Haim Ramon)

در سال 1950 در تل آویو به دنیا آمد و تحصیلاتش را تا مقطع لیسانس در رشته حقوق دانشگاه تل آویو ادامه داد تا اینکه بعنوان خلبان در نیروی هوایی اسراییل مشغول بکار شد. پس از فارغ شدن از خدمت در ارتش تحت عنوان حقوقدان فعالیت می نمود تا اینکه در سال 1978 به ریاست شورای عمومی برنامه های تبادل جوانان و دبیری گارد جوانان حزب کار منصوب شد و این امر تا سال 1984 ادامه داشت. در سال 1983 به کنست دهم راه یافت و به عضویت کمسیون قانون اساسی حقوق و دادگستری درآمد. در جریان کنست یازدهم به عنوان هماهنگ کننده کمیسیون امور دارایی و مالی حزب معراخ(1) و عضو کمیسیونهای نظارت کشوری و قانون اساسی، حقوق و دادگستری فعالیت نمود. در پی آن در کنست دوازدهم ریاست گروه پارلمانی حزب کار را بر عهده داشته و در کمیسیونهای امور پارلمانی، دارایی و قانون اساسی، حقوق و دادگستری عضویت داشته است. رامون در جریان کنست سیزدهم تصدی وزارت بهداشت را بر عهده داشت (1992- 1994) و بعد از آن پس از کناره گیری از حزب کار و تشکیل حزب رام(2)، ریاست هیستادروت(3) را بر عهده گرفت. پس از ترور اسحاق رابین در نوامبر 1995 وی مجددا به حزب کار بازگشته و وزارت کشور را در اختیار گرفت (1995- 1996) و در کنست چهاردهم به عضویت کمیسیون امنیت و امور خارجه درآمد. وی هم اکنون از سوی حزب اسراییل واحد در کنست پانزدهم عضویت داشته و در کابینه ایهود باراک وزارت امور بیت المقدس و امور پارلمانی را بر عهده دارد. رامون در حال حاضر متأهل و داری دو فرزند می باشد و در شهر رامات هاشارون(4) سکونت دارد. به زبانهای عبری و انگلیسی تسلط داشته و مقالاتی را در روزنامه های متعدد به رشته تحریر در آورده است.

عملکرد:

مقالاتی را در روزنامه های متعدد به رشته تحریر در آورده است

مشاغل:

دبیر گارد جوانان حزب کار

ریاست گروه پارلمانی حزب کار

وزیر بهداشت

ریاست هیستادروت

وزیر کشور

حقوقدان (پس از فارغ شدن از خدمت در ارتش)

رئیس شورای عمومی برنامه های تبادل جوانان

عضو کمسیونهای قانون اساسی حقوق ، دادگستری،نظارت کشوری

هماهنگ کننده کمیسیون امور دارایی و مالی حزب معراخ و عضو کمیسیونهای نظارت کشوری و قانون اساسی، حقوق

خلبان

 

بنیامین نتانیاهو

بنیامین نتانیاهو ملقب به "بی بی"در21 اکتبر سال 1949 در تل‌آویو به دنیا آمد. دوران کودکی را در بیت‌المقدس سپری کرد. تحصیلات دبیرستان را در آمریکا گذراند. پدرش در آمریکا در رشته تاریخ تدریس می‌کرد. در سال 1967 به فلسطین اشغالی بازگشت و فوراً به ارتش پیوست و در یگان ویژه تکاور به فراگیری فنون نظامی پرداخت. از سال 72-1967 افسر یگان ویژه ضد ترور بوده است (وظیفه‌ی اصلی این یگان شناسایی و ترور مبارزین فلسطینی است.)

نتانیاهو در چندین جنگ شرکت داشته است از جمله عملیات فرودگاه بیروت در سال 1970 که به هنگام ربوده شدن هواپیمای سابانا مجروح شد. در سال 1972 ارتش را رها کرد. اما در سال 1973 به علت جنگ و شکست رژیم صهیونیستی به ارتش بازگشت و به کاپیتانی رسید.

کارشناسی در رشته‌ی معماری و کارشناسی ارشد در رشته مدیریت بازرگانی را از دانشگاهی در آمریکا دریافت کرد. پس از پایان تحصیلات، به استخدام موسسة مشاورین بوستون آمریکا درآمد. این یک مؤسسه بازرگانی، و مشاور تجارت بین‌المللی است.

در سال 1982 به درخواست موشه آرنز به عنوان نایب‌رئیس هیات اعزامی رژیمی صهیونیستی به واشنگتن رفت. این هیات وظیفة گفتگوی نحوة همکاری استراتژیک میان آمریکا و رژیم صهیونیستی را به عهده داشت. از سال 1984 تا 1988 سفیر رژیم صهیونیستی در سازمان ملل شد. در سال 1988 معاون وزیر امور خارجه و از سال 1991 معاون نخست‌وزیر بود. از سال 1996 تا 1999 نخست‌وزیر و همزمان وزیر اسکان می‌شود.

نتانیاهو در اکتبر 1991 به عنوان رئیس هیأت گفتگوی صلح (سازش) در مادرید بود که اولین گفتگوی رژیم صهیونیستی با سوریه و لبنان و هیات مشترک فلسطینی- اردنی بود. در 25 مارس 1993 به ریاست حزب لیکود برگزیده می‌شود. در ماه می 1996 پس از شکست شیمون پرز به عنوان نهمین نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی انتخاب شد. وی در نخست‌وزیری شارون بعد از استعفای دیوید لوی به وزارت امور خارجه رسید.

عملکرد:

نتانیاهو در چندین جنگ شرکت داشته است از جمله عملیات فرودگاه بیروت در سال 1970

مشاغل:

افسر یگان ویژه ضد ترور

سفیر رژیم صهیونیستی در سازمان ملل

نخست‌وزیر و همزمان وزیر اسکان

وزیر امور خارجه

معاون وزیر امور خارجه

معاون نخست‌وزیر

نخست وزیر

وزیر اسکان

ریاست حزب لیکود

 

 

دیوید بن گورین

دیوید بن گورین (نام حقیقی : دیوید گرین)، لیسانس حقوق، رهبر صهیونیستی وسیاستمدار اسرائیلی (اولین نخست وزیر اسرائیل)

تحصیلات 16 اکتبر 1886 در شهر "پلوسنک" نزدیک ورشو، در لهستان و بعداً تحت کنترل تزار روسیه ، تحصیلات دانشگاهی در استانبول.

پایه گذاری مشترک سازمان "دوستداران جامعه صهیون" در شهر پلونسک توسط پدرش، (پس از واقعه قتل عام یهودیان در سال 1882 در روسیه ) یکی از اولین سازمانهای صهیونیستی سیاسی در جهان را درسال 1890 پایه گذاری کرد، انتقال از پلونسک به ورشو برای سکونت به همراه خانواده 1904،مهاجرت به فلسطین به همراه خانواده در سپتامبر1906 و سپس انجام فعالیتهای کشاورزی در "بتاح تکفار" در الجلیل 1906 ، عضویت وفعالیت در گروه سوسیالیستی "پوالی صهیون" ( کارگران صهیون) 1906 ، پیوستن به هیات تحریریه روزنامه "ادهوت" اتحاد در بیت المقدس (ارگان گروه کاگران صهیون) و به همراه دو نفر دیگر که عبارتند از 1) اسحاق بن- زوی(دومین رئیس جمهوری اسرائیل) و 2) خانم "راشل نیایت" همسر بعدی اسحاق بن زوی 1910، اقامت در سالونیکا ( در شمال یونان و در مقدونیه) برای پیشبرد هدفهای صهیونیستی 1911 ، انتخاب وی و نیز اسحاق بن زوی برای شرکت در کنگره یازدهم صهیونیسم 1911، سفر به استانبول وشروع تحصیلات عالی در دانشگاه استانبول ( به همراه اسحاق بن زوی)14-1911، تبعید از سوی فلسطین از سوی حکومت عثمانی (بخاطر طرفداری از متفقین) و سکونت کوتاه در مصر وسپس در آمریکا (نیویورک) 18-1915، رابط بین جنبش کارگران یهودی ساکن فلسطین و آمریکا در خلال جنگ جهانی اول ، مشارکت در سازماندهی "گردان یهودی" در ارتش متفقین و بعداً شرکت در جنگ جهانی اول ، بازگشت به فلسطین ماه مه 1918، مشارکت در تاسیس حزب "ادهوت ها عفوداه" (کارگر متحد) و "هیستادروت" (فدراسیون مشترک کارگری) در فلسطین و بعداً دبیر کل سازمان هیستادروت 1930، مبارزه با فعالیتهای تجدید نظر طلبی وافراطی "ولادیمیر ژابوتینسکی" ( یکی از رهبران اصلی صهیونیسم ) در دهه 1930 ، رئیس کمیته اجرایی آژانس یهود ورهبری اقدامات سیاسی نظامی صهیونیستها در خاک فلسطین با هدف تشکیل کشور اسرائیل 48-1935 ، پذیرش طرح تقسیم فلسطین بر اساس بررسی های کمیسیون پیل 1937، رهبری مخالفت صهیونیستها با محتوای "کتاب سفید" انگلیسی منتشره در سال 1939 همکاری کامل با انگلیسی ها در جریان جنگ جهانی دوم وتشکیل تیپ های نظامی یهودی در ارتش انگلستان وشرکت در کنفرانس صهیونیستهای آمریکا در "هتل بیلتمور" در نیویورک وخواستار ایجاد یک دولت یهودی یکپارچه در فلسطین بعنوان هدف اصلی صهیونیسم ، و ضمناً شروع مبازره به حایم وایزمن بعنوانم یک رهبر میانه روکرد 1942 ، رهبری عملیات مخفی نظامی- ترورسیتی سازمان "هاگانا" علیه فلسطینیها از45-1918 ، و نیز ترتیب همکاری وهماهنگی گروههای تروریستی "اشترن" و "ارگون" با سازمان هاگانا ، تایید وقبول قطعنامه تقسیم فلسطین از سوی سازمان ملل در 29 نوامبر 1947، اولین نخست وزیر و رئیس دولت اسرائیل پس از اعلام تشکیل کشور جدیدّ و نیز وزیر دفاع اسرائیل 53-1948 ، اتخاذ خط مشئ یکپارچه کردن مراکز قدرت ومبارزه با خط مش های افراطی و قدرت محوری گروههای سیاسی - نظامی پس از تشکیل اسرائیل 53-1948 ،ترتیب جذب و مهاجرت بیش از 70 هزار یهودی از کشورهای گوناگون جهان و دوبرابر کردن جمعیت یهودی ساکن فلسطین نسبت به تعداد سال 1948 ( ابتدای تشکیل اسراییل) در خلال سالهای53- 1948 و نیز طرح تصویب "قانون بازگشت" در کنست ( حق مهاجرت هر یهودی در جهان به اسراییل اعلام فوری شهروندی وی) 1950 ، استعفا از مسئولیت نخست وزیری دسامبر 1953 ، وزیر دفاع و نخست وزیر اسراییل از دسامبر 63-1955 ، اعلام خبر هیجان انگیز ( برای جامعه اسرائیل) دستگیر وزندانی کردن (آدولف آیشمن) افسر نازی 23 ماه مه 1960 ، انشعاب از حزب ماپای (حزب کارگر) و تاسیس حزب "رافی" 1963 ، شرکت در انتخابات مجلس ششم و کسب 10 کرسی در پارلمان 1965 ، ادغام حزب رافی در حزب کارگر (ماپای) وسپس تشکیل حزب جدید (لعام) به سوی مردم، (1968) ، شرکت حزب لعام در انتخابات سال 1969 وکسب فقط چهار کرسی در پارلمان ، پس از جنگ سوم اعراب واسرائیل ، مخالفت با ادامه اشغال کرانه باختری رود اردن و نوار غزه بعنوان خطری برای امنیت اسرائیل 1967 ، کنار گذاشتن فعالیتهای سیاسی و ترک صحنه سیاست 1970 ، فوت دسامبر 1973 ، پس از فوت: معروف به "مهندس کشور اسراییل وساختار نظامی و اجتماعی آن" در جامعه اسراییل ، وی عاشق زبانهای خارجی ویادگیری آنها بود و به این زبانها گفتگو می کرد: عبری ، روسی، یدیش(عبری- آلمانی) فرانسه ، آلمانی ، انگلیسی، و تاحدی ایتالیایی. ضمناً وی قادر به خواندن متون یونانی ، اسپانیایی و تا اندازه ای عربی نیز بود.

آثـــار:ما وهمسایگان ما ، سال انتشار 1929 ، کارگر یهودی 1935 ، گزارش پیل ودولت یهود 1938 ، هنگامی که اسرائیل جنگید 1949 ، نوشته های اخیر 1952 ، نوزایی سرنوشت اسراییل 1954 ، در تلاش وتقلی (؟ج)1957 ، جنگ ما در سینا 1959 ، اسرائیل : سالهای چالش 1963 ، چیزها آن طور که اتفاق افتاد 1965 ، یهودیان در سرزمینشان 1966 ، نامه هایی به پائولو وبچه ها 1968 ، مجموعه های مجدد 1970 ، اسرائیل : تاریخ شناسی 1971 ، نامه هایی به پائولو 1971 ، خاطرات (5 ج) 1971-1972 ، نامه ها (3ج) 1971-1974 ، گفتگوی با رهبران عرب 1972 ، عکس العملهای انجیلی منتشره شده در نیویورک وبالاخره تعداد زیادی مقاله های سیاسی، اجتماعی وغیره منتشره در نشریات گوناگون.

عملکرد:

پایه گذاری مشترک سازمان "دوستداران جامعه صهیون" در شهر پلونسک توسط پدرش، (پس از واقعه قتل عام یهودیان در سال 1882 در روسیه ) یکی از اولین سازمانهای صهیونیستی سیاسی در جهان را درسال 1890 پایه گذاری کرد، انتقال از پلونسک به ورشو برای سکونت به همراه خانواده 1904،مهاجرت به فلسطین به همراه خانواده در سپتامبر1906 و سپس انجام فعالیتهای کشاورزی در "بتاح تکفار" در الجلیل 1906 ، عضویت وفعالیت در گروه سوسیالیستی "پوالی صهیون" ( کارگران صهیون) 1906 ، پیوستن به هیات تحریریه روزنامه "ادهوت" اتحاد در بیت المقدس (ارگان گروه کاگران صهیون) و به همراه دو نفر دیگر که عبارتند از 1) اسحاق بن- زوی(دومین رئیس جمهوری اسرائیل) و 2) خانم "راشل نیایت" همسر بعدی اسحاق بن زوی 1910، اقامت در سالونیکا ( در شمال یونان و در مقدونیه) برای پیشبرد هدفهای صهیونیستی 1911 ، انتخاب وی و نیز اسحاق بن زوی برای شرکت در کنگره یازدهم صهیونیسم 1911، تبعید از سوی فلسطین از سوی حکومت عثمانی (بخاطر طرفداری از متفقین) و سکونت کوتاه در مصر وسپس در آمریکا (نیویورک) 18-1915، رابط بین جنبش کارگران یهودی ساکن فلسطین و آمریکا در خلال جنگ جهانی اول ، مشارکت در سازماندهی "گردان یهودی" در ارتش متفقین و بعداً شرکت در جنگ جهانی اول ، بازگشت به فلسطین ماه مه 1918، مشارکت در تاسیس حزب "ادهوت ها عفوداه" (کارگر متحد) و "هیستادروت" (فدراسیون مشترک کارگری) در فلسطین و بعداً دبیر کل سازمان هیستادروت 1930، مبارزه با فعالیتهای تجدید نظر طلبی وافراطی "ولادیمیر ژابوتینسکی" ( یکی از رهبران اصلی صهیونیسم ) در دهه 1930 ، رئیس کمیته اجرایی آژانس یهود ورهبری اقدامات سیاسی نظامی صهیونیستها در خاک فلسطین با هدف تشکیل کشور اسرائیل 48-1935 ، پذیرش طرح تقسیم فلسطین بر اساس بررسی های کمیسیون پیل 1937، رهبری مخالفت صهیونیستها با محتوای "کتاب سفید" انگلیسی منتشره در سال 1939 همکاری کامل با انگلیسی ها در جریان جنگ جهانی دوم وتشکیل تیپ های نظامی یهودی در ارتش انگلستان وشرکت در کنفرانس صهیونیستهای آمریکا در "هتل بیلتمور" در نیویورک وخواستار ایجاد یک دولت یهودی یکپارچه در فلسطین بعنوان هدف اصلی صهیونیسم ، و ضمناً شروع مبازره به حایم وایزمن بعنوانم یک رهبر میانه روکرد 1942 ، رهبری عملیات مخفی نظامی- ترورسیتی سازمان "هاگانا" علیه فلسطینیها از45-1918 ، و نیز ترتیب همکاری وهماهنگی گروههای تروریستی "اشترن" و "ارگون" با سازمان هاگانا ، تایید وقبول قطعنامه تقسیم فلسطین از سوی سازمان ملل در 29 نوامبر 1947، اولین نخست وزیر و رئیس دولت اسرائیل پس از اعلام تشکیل کشور جدید و نیز وزیر دفاع اسرائیل 53-1948 ، اتخاذ خط مشئ یکپارچه کردن مراکز قدرت ومبارزه با خط مش های افراطی و قدرت محوری گروههای سیاسی - نظامی پس از تشکیل اسرائیل 53-1948 ،ترتیب جذب و مهاجرت بیش از 70 هزار یهودی از کشورهای گوناگون جهان و دوبرابر کردن جمعیت یهودی ساکن فلسطین نسبت به تعداد سال 1948 ( ابتدای تشکیل اسراییل) در خلال سالهای53- 1948 و نیز طرح تصویب "قانون بازگشت" در کنست ( حق مهاجرت هر یهودی در جهان به اسراییل اعلام فوری شهروندی وی) 1950 ، استعفا از مسئولیت نخست وزیری دسامبر 1953 ، وزیر دفاع و نخست وزیر اسراییل از دسامبر 63-1955 ، اعلام خبر هیجان انگیز ( برای جامعه اسرائیل) دستگیر وزندانی کردن (آدولف آیشمن) افسر نازی 23 ماه مه 1960 ، انشعاب از حزب ماپای (حزب کارگر) و تاسیس حزب "رافی" 1963 ، شرکت در انتخابات مجلس ششم و کسب 10 کرسی در پارلمان 1965 ، ادغام حزب رافی در حزب کارگر (ماپای) وسپس تشکیل حزب جدید (لعام) به سوی مردم، (1968) ، شرکت حزب لعام در انتخابات سال 1969 وکسب فقط چهار کرسی در پارلمان ، پس از جنگ سوم اعراب واسرائیل ، مخالفت با ادامه اشغال کرانه باختری رود اردن و نوار غزه بعنوان خطری برای امنیت اسرائیل 1967 ، کنار گذاشتن فعالیتهای سیاسی و ترک صحنه سیاست 1970 ،وی عاشق زبانهای خارجی ویادگیری آنها بود و به این زبانها گفتگو می کرد: عبری ، روسی، یدیش(عبری- آلمانی) فرانسه ، آلمانی ، انگلیسی، و تاحدی ایتالیایی. ضمناً وی قادر به خواندن متون یونانی ، اسپانیایی و تا اندازه ای عربی نیز بود.

آثار: ما وهمسایگان ما ، سال انتشار 1929 ، کارگر یهودی 1935 ، گزارش پیل ودولت یهود 1938 ، هنگامی که اسرائیل جنگید 1949 ، نوشته های اخیر 1952 ، نوزایی سرنوشت اسراییل 1954 ، در تلاش وتقلی (یج)1957 ، جنگ ما در سینا 1959 ، اسرائیل : سالهای چالش 1963 ، چیزها آن طور که اتفاق افتاد 1965 ، یهودیان در سرزمینشان 1966 ، نامه هایی به پائولو وبچه ها 1968 ، مجموعه های مجدد 1970 ، اسرائیل : تاریخ شناسی 1971 ، نامه هایی به پائولو 1971 ، خاطرات (5 ج) 1971-1972 ، نامه ها (3ج) 1971-1974 ، گفتگوی با رهبران عرب 1972 ، عکس العملهای انجیلی منتشره شده در نیویورک وبالاخره تعداد زیادی مقاله های سیاسی، اجتماعی وغیره منتشره در نشریات گوناگون. از جمله آثار و نوشته های وی هستند.

مشاغل:

اولین نخست وزیر اسرائیل

پایه گذاری اولین سازمان صهیونیستی سیاسی در جهان

عضویت وفعالیت در گروه سوسیالیستی "پوالی صهیون"

رابط بین جنبش کارگران یهودی ساکن فلسطین و آمریکا در خلال جنگ جهانی اول

مشارکت در سازماندهی "گردان یهودی" در ارتش متفقین و بعداً شرکت در جنگ جهانی اول

مشارکت در تاسیس حزب "ادهوت ها عفوداه" (کارگر متحد) و "هیستادروت" (فدراسیون مشترک کارگری) در فلسطین

دبیر کل سازمان هیستادروت

رئیس کمیته اجرایی آژانس یهود ورهبری اقدامات سیاسی نظامی صهیونیستها در خاک فلسطین

تشکیل تیپ های نظامی یهودی در ارتش انگلستان

رهبری عملیات مخفی نظامی- ترورسیتی سازمان "هاگانا" علیه فلسطینیها

اولین نخست وزیر و رئیس دولت اسرائیل پس از اعلام تشکیل کشور جدیدّ

وزیر دفاع اسرائیل

وزیر دفاع و نخست وزیر اسراییل

تاسیس حزب "رافی"

تشکیل حزب جدید (لعام) به سوی مردم

 

 

لوی اشکول

مشاغل:

دبیر صندوق آژانس بین‌المللی یهود

وزیر کشور و دارایی ر‍ژیم صهیونیستی

نخست وزیر رژیم صهیونیستی

 

 

بارون ادوارد روتشیلد

بارون ادوارد روتشیلد حامی صهیونیسم و پدر اسکان یهودیان در فلسطین ، تولد در سال 1845 در پاریس ( از جمله روتشیلدهای فرانسه، پسر ژاکوپ (یعقوب) روئتشیلد(1729-1868) ونوه "مئیر آمشل روتشیلد" (1743- 1812) صراف یهودی معتبر ساکن شهر فرانکفورت آلمان).

وی فرزند ژاکوپ (یعقوب) روتشیلد موسس شعبه بانک خاندان روتشیلد ( یکی از پنج پسر مئیرآمشل روتشیلد بزرگ ) در پاریس بود. چهار برادر دیگر ژاکوپ ، هر یک شعبه های بانک پدر را در یکی از شهرهای اروپا دایر کردند. بدین ترتیب که "آنسلم مئیر روتشیلد" (1773- 1885) برادر ارشدتر در فرانکفورت ساکن شد و بانک اصلی و اولیه پدر را اداره می کرد. زولومون روتشیلد (1774-1855 ) شعبه ای در وین (اتریش) تاسیس کرد. کارل مئیر روتشیلد (1780- 1855) شعبه ای در ناپل (ایتالیا) دایر کرد که در سال 1861 برچیده شد وژاکوپ روتشیلد موسس شعبه پاریس بود "ناتان مئیر روتشیلد" (1777-1836) ملقب به اولین بارون روتشیلد موسس شعبه انگلیسی بانک خاندان روتشیلد است.(پسر وجانشین این فرد بنام لیونل ناتان روتشیلد ) 1808 تا 1879 نخستین یهودی بود که به عضویت پارلمان انگلستان انتخاب شد.

بارون روتشیلد بانکدار وگرد آورنده آثار هنری بود وریاست اداره شعبه بانک روتشیلد در پاریس در سال 1868 به او رسید. وی از اعضای هیئت مدیره بانک ملی فرانسه بود. وی به دعوت سران یهود و بعداً صهیونیسم ( بویژه تئودور هرتزل ملقب به پدر صهیونیسم سیاسی) مبنی بر اسکان یهودیان بر سرزمین فلسطین پاسخ مثبت داد واز جمله در سال 1883 گروهی را مامور خرید املاک و زمینهای اعراب فلسطینی کرد و مسئله اسکان کلان یهودیان در فلسطین را سازماندهی کرد.

در آغاز قرن بیستم وی مسئولیت اسکان تعداد 6000 نفر یهودی را در 30 روستا به عهده گرفت. او به جهت گرد آوری مجموعه های هنری معروف بود. وی پس از صدور اعلامیه بالفور گرایش شدیدتری به صهیونیسم پیدا کرد . اعلامیه مشهور "بالفور" در تاریخ 2 نوامبر 1917 دائر بر شناسایی رسمی سرزمین فلسطین"بعنوان وطن ملی یهود" خطاب به "لرد لیونل والترروتشیلد" ( پسر لیونل ناتان روتشیلد) و با امضای (آرتور جیمز بالفور ) وزیر امور خارجه انگلستان صادر شد. فوت 1934.

عملکرد:

وی از اعضای هیئت مدیره بانک ملی فرانسه بود.بارون روتشیلد بانکدار وگرد آورنده آثار هنری بود و ریاست اداره شعبه بانک روتشیلد در پاریس در سال 1868 به او رسید. وی از اعضای هیئت مدیره بانک ملی فرانسه بود. وی به دعوت سران یهود و بعداً صهیونیسم ( بویژه تئودور هرتزل ملقب به پدر صهیونیسم سیاسی) مبنی بر اسکان یهودیان بر سرزمین فلسطین پاسخ مثبت داد واز جمله در سال 1883 گروهی را مامور خرید املاک و زمینهای اعراب فلسطینی کرد و مسئله اسکان کلان یهودیان در فلسطین را سازماندهی کرد. در آغاز قرن بیستم وی مسئولیت اسکان تعداد 6000 نفر یهودی را در 30 روستا به عهده گرفت.

مشاغل:

بانکدار

ریاست اداره شعبه بانک روتشیلد در پاریس

مسئول اسکان تعداد 6000 نفر یهودی در 30 روستا در آغاز قرن بیستم

 

 

پاول اشپیگل

محل تولد : آلمان ،ملیت : آلمانی، مذهب :یهودی

پاول اشپیگل(1)

تاریخچه زندگی :

به سال 1938 در شهر "دوسلدورف" آلمان به دنیا آمد.

وی که از بازماندگان "هولوکاست" محسوب می شود در زمان جنگ جهانی دوم توسط یک خانواده کاتولیک مذهب بلژیکی نجات یافت و بعد از پایان جنگ جهانی دوم موفق شد خانواده خود را پیدا کند. و به اتفاق آنان دوباره به آلمان مهاجرت کرد. به لحاظ ویژگیهای شخصیتی اشپیگل در نگاه اول مردی عبوس و گرفته به نظر می‌رسد لیکن بعدا‌ً‌ نشان می‌دهد که پر از شور و شوق و همچنین شوخ طبع است.

وی به لحاظ هوش و استعداد کاری که داشت توانست در اتحادیه‌های یهودی موفقیت زیادی کسب کند و مدارج ترقی را تا عالی‌ترین مقام تشکل‌های یهودی در آلمان یعنی ریاست شورای مرکزی طی کند. اشپیگل در ابتدا عضو اتحادیه یهودیان در "دوسلدوف" بود که سالها به عنوان رییس این اتحادیه مشغول به فعالیت بود و در سال 1999 به دنبال مرگ "ایگناتس بوبیز"(2) رییس پیشین شورای مرکزی به عنوان جانشین وی انتخاب شد. اشپیگل در میان یهودیان و همچنین در میان سیاستمداران آلمان و دیگر مناطق جهان به شخصیتی "میانه‌رو" مشهور است که به یک نسل انتقالی از هولوکاست تعلق دارد.

او در "بروکسل" نیز به عنوان نایب رییس "کنفرانس یهودیان اروپا" انتخاب شد.(3) برنامه‌های اشپیگل در شورای مرکزی: اشپیگل به محض رسیدن به مقام ریاست شورای مرکزی، برنامه‌های خود را با محوریت تفویض اختیار بیشتر به قسمتهای سرپرستی شورا را اعلام کرد. شورای مرکزی یهودیان از لحاظ سازمانی دارای یک رییس، دو معاون و شش سرپرست می‌باشد که اشپیگل در مقام ریاست قصد دارد کار را بیشتر در قسمت سرپرستی تقسیم کند. " شارلوت کنوبلاخ" (4) رقیب بازنده اشپیگل در انتخابات شورا که هم‌اکنون به عنوان یکی از معاونین اشپیگل کار می‌کند مسئول رسیدگی به دعاوی یهودیان می‌باشد. اشپیگل بررسی تدوین چگونگی روابط شورا با اسراییل و همچنین انتشار نشریه هفتگی یهودیان آلمان را به "میشل فریدمن" (5) دیگر معاون خود واگذار کرده است. با وجود تغییراتی که اشپیگل در برنامه‌های کاری شورا داده است کسانی که وی را به خوبی می شناسند معتقدند که او دارای توانایی‌های برابر "ایگناتس بوبیز" نمی‌باشد و نمی‌تواند پا در جای پای او بگذارد.(6)

مواضع و دیدگاهها:

الف) هولوکاست و راست‌های افراطی

پاول اشپیگل به مناسبت پنجاهمین سالگرد تأسیس شورای مرکزی یهودیان در آلمان دیدگاههای خود را در مورد مسایل مختلف اعلام کرد و از جمله گفت: من به دموکراسی، آزادی و روشن بودن جامعه آلمان اعتقاد دارم. یهودیان بالاخره به عنوان بخشی از جامعه تأیید و پذیرفته شده‌اند. یهودیان می‌خواهند با وجود مسایل و مشکلات گذشته در آلمان زندگی کنند و اتفاقات مربوط به دشمنی با خارجی‌ها و اعمال ضدیهودی نازی‌ها در دوران جنگ جهانی دوم آنها را عوض نکرده است. اما در عین حال وی در یک سخنرانی در 9 نوامبر 2000 مقابل دروازه "براندنبورگ" برلین ضمن حمله شدید به تفکر حکومت ناسیونال سوسیال "هیتلر" مبنی بر ارائه طرح "آخرین راه‌حل" برای کشتار یهودیان خواستار قطع حملات جدید نئونازی‌ها به مراکز و افراد یهودی شد. وی گفت: به هیتلر و دستیاران او نباید اجازة داده شود که آلمان را دوباره از یهودیها خالی کنند و ما نشانه مشخصی و قطعی می‌خواهیم که غیر یهودیها ما را و اتحادیه‌های ما را در این کشور می‌پذیرند. وی همچنین با حمله به عقاید راست‌های افراطی در مورد برتری نژاد و فرهنگ آلمانی بر دیگر نژادها و فرهنگها خواستار مداخله جدی دولت و مردم آلمان برای ممانعت از سرایت این اندیشه به لایه‌های مختلف جامعه آلمان شد.(7)

ب) اشپیگل و رابطه با مقامات رسمی آلمان:

اشپیگل شخصیتی است که موفق شده است با مقام‌های مهم آلمانی از قبیل صدراعظم "گرهارد شرودر" و وزیر امورخارجه "یوشکا فیشر" روابط شخصی و دوستانه برقرار کند وی همچنین دارای دوستان زیادی در سطح مقامات عالی و متوسط در آلمان می‌باشد. شرودر در پنجاهمین سالگرد تأسیس شورای مرکزی یهودیان طی مراسمی با حضور اشپیگل قول داد که دولت آلمان کمک‌های همه‌جانبه خود را به شورا به عمل آورد. وی همچنین به اشپیگل قول داد تا از فعالیت‌های نفرت‌انگیز راست‌های افراطی علیه یهودیان جلوگیری کند.(8)

ج) اشپیگل و رابطه با اسراییل:

به محض انتخاب اشپیگل به عنوان رییس شورای مرکزی یهودیان آلمان، اسراییل حمایت همه‌جانبه خود را از وی اعلام کرد و "دیوید والتر" (9) سفیر وقت اسراییل در آلمان گفت که تلاش می‌کنیم تحت ریاست آقای اشپیگل رابطه خوب بین اسراییل و اتحادیه‌های یهودیان را عمیق‌تر کنیم. وی اشپیگل را یک مرد واقعی توصیف کرد که توانایی آنرا دارد تا مأموریت سختی را که پیش رو دارد به جلو ببرد. والتر ارزش کار را در این دانست که شورای مرکزی یهودیان آلمان سومین اتحادیه بزرگ در اروپا بعد از انگلیس و فرانسه می‌باشد. البته بعد از شروع به کار اشپیگل در مقام خود به تدریج اختلافاتی بین وی و اسراییل در رابطه با مهاجرت یهودیان به آلمان بروز کرد. اشپیگل صراحتاً اعلام کرد که دولت آلمان باید شروطی را برای مهاجرت یهودیان روسی تبار به این کشور وضع کند از جمله اینکه مهاجران باید به زبان آلمانی مسلط بوده و مهارتهای کاری لازم را برای امرار معاش داشته باشند. این نقطه نظر اشپیگل با انتقاد شدید اسراییل روبرو شد و اسراییل از اینکه یک یهودی خواستار سخت گیری دولت آلمان در قبال مهاجرت یهودیان دیگر به این کشور می باشد را تأسف آور خواند. "یودلی ادلشتاین" (10) معاون وزیر جذب و مهاجرت اسراییل و "یوسف لاپید"(11) رهبر حزب "شینوی" (12) که عضو کنست می‌باشد نیز با این اظهارات اشپیگل به شدت مخالفت کرده و آنرا تأسف‌آمیز توصیف کردند.(13)

د) اشپیگل و بحران اعراب و اسراییل:

اشپیگل از جمله کسانی است که خواهان حمایت بی‌حد و مرز آمریکا از اسراییل می‌باشد. وی به دنبال حوادث 11 سپتامبر و تلاش آمریکا برای ایجاد جبهه متحد جهانی برای مبارزه با تروریسم نسبت به همراهی واشنگتن با اعراب هشدار داد و گفت: درخواست "آریل شارون" از آمریکا مبنی بر نادیده گرفتن کشورهای عربی برای مبارزه با تروریسم امری موجه می‌باشد. پاول اشپیگل در گفتگویی با روزنامه "بیلد سایتونگ" (14) گفت: کسی که معتقد است در عملیات تلافی جویانه به محلات "نیویورک" و "واشنگتن" هر کشوری را باید مشارکت داد باعث می‌شود تا آمریکا دوست خود اسراییل را تنها بگذارد و این اقدام به جای اینکه صلح را به منطقه بیاورد به بی‌ثباتی منطقه کمک خواهد کرد. وی سپس با لحنی تند می‌گوید البته اسراییلی‌ها خودشان را مثل بره‌های قربانی احساس نمی‌کنند اما جای نگرانی هست که با اتحاد علیه تروریسم معاهداتی طرح ریزی شوند که واقعیات سیاسی و تاریخی گذشته در منطقه را بدست فراموشی بسپارد.(15)

عملکرد:

اشپیگل به محض رسیدن به مقام ریاست شورای مرکزی، برنامه‌های خود را با محوریت تفویض اختیار بیشتر به قسمتهای سرپرستی شورا را اعلام کرد.

اشپیگل شخصیتی است که موفق شده است با مقام‌های مهم آلمانی از قبیل صدراعظم "گرهارد شرودر" و وزیر امورخارجه "یوشکا فیشر" روابط شخصی و دوستانه برقرار کند،وی همچنین دارای دوستان زیادی در سطح مقامات عالی و متوسط در آلمان می‌باشد.

وی در یک سخنرانی در 9 نوامبر 2000 مقابل دروازه "براندنبورگ" برلین ضمن حمله شدید به تفکر حکومت ناسیونال سوسیال "هیتلر" مبنی بر ارائه طرح "آخرین راه‌حل" برای کشتار یهودیان خواستار قطع حملات جدید نئونازی‌ها به مراکز و افراد یهودی شد. وی گفت: به هیتلر و دستیاران او نباید اجازة داده شود که آلمان را دوباره از یهودیها خالی کنند و ما نشانه مشخصی و قطعی می‌خواهیم که غیر یهودیها ما را و اتحادیه‌های ما را در این کشور می‌پذیرند. وی همچنین با حمله به عقاید راست‌های افراطی در مورد برتری نژاد و فرهنگ آلمانی بر دیگر نژادها و فرهنگها خواستار مداخله جدی دولت و مردم آلمان برای ممانعت از سرایت این اندیشه به لایه‌های مختلف جامعه آلمان شد.(7)

شرودر در پنجاهمین سالگرد تأسیس شورای مرکزی یهودیان طی مراسمی با حضور اشپیگل قول داد که دولت آلمان کمک‌های همه‌جانبه خود را به شورا به عمل آورد. وی همچنین به اشپیگل قول داد تا از فعالیت‌های نفرت‌انگیز راست‌های افراطی علیه یهودیان جلوگیری کند.(8)

منابع:

1- Paul Spiegel

2 -  Ignatz Bubis

3 -  World press Review, March 2000

4 - Charlotte knoboch

5 - Dr. Michel friedman

6 - WWW. haga lil.com

7 - Op.cit

8 - World Press Review, March 2000

9 - David Walzer

10- Yuli Edelstein

11- Yosef lapia

12- Shinui

13- WWW. Hagalil. com

14- Bild Zeitung

15- WWW. Juden. De

مشاغل:

رییس کنونی "شورای مرکزی یهودیان در آلمان"

رییس اتحادیه یهودیان در "دوسلدوف"

نایب رییس "کنفرانس یهودیان اروپا"در بروکسل

 

اسحاق شامیر

اسحاق شامیر در سال 1915 در لهستان به دنیا آمد دوره دبیرستان را در مدرسه عبری بیالستوک گذراند و به عضویت حزب بتار (جنبش جوانان اسراییل) درآمد.

وی در سازمان ورزشی جوانان این جنبش به نام یوسف ترومبیلو حضور داشت. تحصیلاتش را در دانشکده حقوق ورشو بخاطر مهاجرت به فلسطین اشغالی در سال 1935 رها کرد و آن را در دانشگاه عبری قدس به پایان رسانید.

در سال 1937 به سازمان ملی نظامی ایتسل پیوست و در پی شکاف و جدایی در سال 1940 یکی از مؤسسان حزب لحی بود.

سحاق شامیر در دوره قیمومیت انگلیس دوبار دستگیر شد. اما هر بار ظاهراً فرار کرده است.

شامیر بین سالهای 55-1948 دست به فعالیتهای مختلف تجاری زد و در ده سال پس از آن با سمتی عالی در موساد (سازمان جاسوسی و امنیتی اسراییل) مشغول بکار شد در سال 1965 دوباره به تجارت بازگشت. برای کوچاندن یهودیان شوروی به فلسطین اشغالی بسیار فعالیت نمود. در سال 1970 به جنبش حیروت (آزادی) پیوست او در این جنبش دایره مهاجرت را سرپرستی می‌نمود. سپس به دایره هماهنگی رفت. در سال 1975 رئیس جنبش حیروت شد.

شامیر یکی از اعضای کنست از دوره هشتم تا سیزدهم بود. در ژوئن سال 1977 به عنوان رئیس کنست انتخاب شد. در مارس 1980 پس از استعفای موشه دایان، شامیر در دهم اکتبر 1983 به عنوان نخست‌وزیر منصوب شد و همزمان پست وزارت امور خارجه را نیز در دست داشت. پس از یازدهمین دوره انتخابات کنست در سال 1984 وی فراخوانی، جهت برپایی حکومتی مستقل وطنی، داد.

وی در دولت شیمون پرز در سپتامبر 1984 به عنوان وزیر امور خارجه و معاون نخست‌وزیر مشغول به کار شد.

از سال 1983 رهبر حزب لیکود نیز بود، ولی در سال 1984 از این سمت کنار رفت. در اکتبر 1984 پرز و شامیر پست‌های خود را بر اساس قرارداد تناوب با هم عوض کردند و شامیر دوباره به نخست‌وزیری رسید.

در مارس 1984 رسماً به عنوان رئیس جنبش حیروت انتخاب شد. شامیر پس از دوازدهمین دوره انتخابات کنست در سال 1988 با وجود اینکه توانسته بود تحت ریاست حزب لیکود حکومت محدودی را بوجود بیاورد ترجیح داد تا حکومت مستقل دیگری تشکیل دهد و از ائتلاف دوری کند. از آغاز سال 1989 به طور جداگانه همراه اسحاق رابین که آن زمان وزیر جنگ بود طرح صلحی را در چهار زمینه آماده کرد که یکی از آن طرحها برگزاری انتخابات در مناطق اشغالی بود.

علی‌رغم مخالفتهای شدیدی که با این طرح درون حزب لیکود صورت گرفت شامیر بر موضع خود پافشاری کرد. ولی نتوانست رای اعتماد کسب کند و حکومت او سرنگون شد.

ایالات متحده از سیاست شامیر در جنگ خلیج فارس که حملات تلافی‌جویانه علیه حمله عراق به اسراییل پاسخ نداد، قدردانی کرد.

تصمیم وی مبنی بر شرکت در کنفرانس مادرید و شروع گفتگوهای دوجانبه با سوریه و لبنان و گروه اردنی- فلسطینی منجر به خروج سه شریک حزبی وی از حکومت شد یعنی هتحیا، تسوهیت‌ها، مولیدت. این خود به برگزاری انتخابات زودهنگام منجر شد.

شامیر، در سیزدهمین دوره انتخاب حزب لیکود شکست خورد و در 25 مارس 1993 بنیامین نتانیاهو، در انتخابات اولیه به عنوان نامزد ریاست لیکود برگزیده شد.

شامیر در چهاردهمین دوره انتخابات کنست وارد میدان رقابت شد و با قرارداد اسحاق رابین که با سازمان آزادیبخش فلسطینی به امضاء رسیده بود، به شدت مخالفت کرد و از عدم اجرای کامل آن توسط نتانیاهو ابراز ناخشنودی کرد

عملکرد:

برای کوچاندن یهودیان شوروی به فلسطین اشغالی بسیار فعالیت نمود.در مارس 1984 رسماً به عنوان رئیس جنبش حیروت انتخاب شد.تصمیم وی مبنی بر شرکت در کنفرانس مادرید و شروع گفتگوهای دوجانبه با سوریه و لبنان و گروه اردنی- فلسطینی منجر به خروج سه شریک حزبی وی از حکومت شد یعنی هتحیا، تسوهیت‌ها، مولیدت. این خود به برگزاری انتخابات زودهنگام منجر شد.

شامیر پس از دوازدهمین دوره انتخابات کنست در سال 1988 با وجود اینکه توانسته بود تحت ریاست حزب لیکود حکومت محدودی را بوجود بیاورد ترجیح داد تا حکومت مستقل دیگری تشکیل دهد و از ائتلاف دوری کند. از آغاز سال 1989 به طور جداگانه همراه اسحاق رابین که آن زمان وزیر جنگ بود طرح صلحی را در چهار زمینه آماده کرد که یکی از آن طرحها برگزاری انتخابات در مناطق اشغالی بود.

علی‌رغم مخالفتهای شدیدی که با این طرح درون حزب لیکود صورت گرفت شامیر بر موضع خود پافشاری کرد. ولی نتوانست رای اعتماد کسب کند و حکومت او سرنگون شد.

مشاغل:

فعالیتهای مختلف تجاری

از اعضای کنست از دوره هشتم تا سیزدهم

رئیس جنبش حیروت

رئیس کنست

نخست‌وزیر

وزیر امور خارجه

معاون نخست‌وزیر

رهبر حزب لیکود

نخست‌وزیر

رسماً رئیس جنبش حیروت

 

مایکل آیزنر

فعالیتعای وی

در سپتامبر سال 1984 مایکل آیزنر فرزند یک خانوادة یهودی ثروتمند اهل منهتن نیویورک بعد از مرگ والتر دیزنی سکان رهبری کمپانی را به عهده گرفت، شروع به گماردن دوستان یهودی خود در پستهای کلیدی و مهم شرکت نمود و خیلی زود استودیو هالیوود که بوسیلة غیریهودیان اداره می‌شد به دست یهودیان افتاد. همانطور که منتقد رسانه‌ای مایکل مدود‌، گفته "سازمان‌معروف دیزنی که بوسیلة والتردیزنی تأسیس شده یک شرکت غیریهودی و همچنین پایگاه گرایشهای مخالف یهود بود ولی هم اینک تقریباً تمام مقامات مهم آن یهودی هستند و تا سال 1995 زمانی که کل یهودیان 5/2 درصد از جمعیت آمریکا را شامل می‌شدند آنها 7/7 درصد از اعضاء هیئت مدیره شرکت را در اختیار داشتند."

تحت مدیریت جدید، کمپانی دیزنی دست به فعالیتهای جنبی نظیر انتشار مجله، ایجاد مراکز تفریحی نظیر مجیک کینگدام، دیزنی ورد، در سراسر آمریکا از جمله کالیفرنیا و فلوریدا، فرانسه و ژاپن زده است. همچنین شرکت سهامدار تیم ‌هاکی مایتی داکز و تیم بسکتبال آناهیم آنجلس نیز می‌باشد و هر ساله سود زیادی از طریق فروش اسباب‌بازیها، کتابها و مدلهای لباس در بیش از 500 فروشگاه بدست می‌آورد. این شرکت امروزه با پخش فیلم از طریق شرکتهای شعبه خود نظیر دیزنی پیکچرز، تاچستون پیکچرز، هالیوود‌پیکچرز، میراماکس و کاروان پیکچر که بوسیلة صهیونیستهایی نظیر جورات، باب و هاروی واینشتاین اداره می‌شود به یکی از بزرگترین شرکتهای تولید و پخش فیلم تبدیل شده است، در ضمن دیزنی صاحب شبکة تلویزیونی ABC با دهها ایستگاه تلویزیونی شعبات آن و همچنین مالک 225 شعبه ایستگاه تلویزیونی در ایالات متحده و مالک بخشی از چندین شرکت تلویزیونی اروپایی نیز شده است. در بین دیگر شبکه‌های تلویزیونی دیزنی، می توان به شبکه تاچستون و بوناویستا اشاره کرد و این شبکه‌هادارای شبکه‌های عمدة تلویزیون کابلی است که بیش از 100 میلیون بیننده دارد که می‌توان به تلویزیون کابلی ESPN،‌ به ریاست استیون بورنشتاین، لایف تایم و (A,E) یا هنرها و نمایش اشاره کرد، از جمله فعالیتهای جنبی دیگر شرکت، داشتن 26 ایستگاه رادیویی AM و FM و بیش از 3300 ایستگاه رادیویی وابسته به ABC می‌باشد ضمناً کمپانی، مالک روزنامه‌ها، مجلات لوکس مصرف‌کننده از جمله دیسکاور و مؤسسه انتشارات کتاب هایپریون می‌باشد .

تبلیغات ضد فرهنگی دیزنی

از سال 1984 مایکل آیسنر و همکارانش هالیوود را که یک استودیو فرهنگی و محافظه کار دارای گرایش بسوی اصول خانوادگی بود به یک محل گمراهی فرهنگی و ضد‌سنتی تبدیل کردند. آنها میراث بنیانگذار آن را خراب نمودند و ارزشهایش را بی ارزش کرده و تصاویر متحرک را رونق بخشیده و در آن خشونت و کشتار و ابتذال را در فیلمها و همینطور در آلبومهای موسیقی راک مانند گروه دلقک دیوانه که بوسیلة گریت مالنکو و گروه هیپ هوپ اجرا می شد گنجاندند.

حمایت از همجنس‌بازان

با وجود اینکه همجنس‌بازی چند سالی است که در هالیوود وجود دارد و گسترده شده کمپانی دیزنی تحت رهبری آیسنر به یکی از برجسته‌ترین مروجین زندگی همجنس‌بازی تبدیل شده است. این مسئله در صحبتهای انجمن خانواده‌های آمریکایی و صورت جلسه‌های سیاسی و اجتماعی در آمریکای امروز نیز اذعان شده است. آیسنر خود عضوی از یک هیئت "حامیان‌هالیوود" که یک سازمان با نفوذ طرفدار همجنس‌بازی و تجاوز است می‌باشد. آگهی‌های بازرگانی در نشریات همجنس‌بازی نظیر اوت مگزین(1) برای حمایتهای مالی بخاطر "روز ملی همجنس‌بازان" سفارش می‌دهد.

در سال 1996 خانم هنرپیشه الن‌دی جنرز در فیلمی که از شبکه ABC تحت کنترل آیسنر پخش می‌شد به همجنس‌باز بودن خود اعتراف کرد، آیسنر سودهای تضمینی را برای زوجهای همجنس کارمندان همجنس‌باز دیزنی پیشنهاد داد و اکنون چند سالی است که، وی روز همجنس‌بازی در دنیای دیزنی را تصویب کرده و حتی آنها هر ساله با اجتماع و شادمانی که نقاشیهای مستهجنی نیز بر روی صورتهای خود نقاشی می‌کنند به برگزاری مراسم می‌پردازند.

حمله به مسیحیت

تحت ریاست آیسنر کمپانی والت دیزنی دست به یک مبارزه علیه مسیحیت زد و احساست آمریکاییان را تحقیر نموده و مردود شمرد. و در سال 1995 انجمن وکلاء کاتولیک آمریکا با عصبانیت اعلام کرد امروز شرکت دیزنی برخلاف گذشتة خود به بقیة کمپانیهای هالیوود پیوسته و به طرز وسواس گونه‌ای به کلیسای کاتولیک

حمله می‌کند و فیلمهای مستهجن درجه R (2) را تحت پوشش شرکتهای تابعه‌اش به فرهنگ ما تزریق می‌کند.

اکنون به فیلمی اشاره می‌کنیم که در آن عمیقاً به مسیحیت کینه‌ورزی شده است.

در فیلم "کشیش(3) که در سال 1995 بوسیلة کمپانی میراماکس ساخته شد در آن فیلم چهار کشیش کاتولیک روم، اولی همجنس‌باز، دومی می‌خواره، سومی زنباره و چهارمی دیوانه به تصویر کشیده شده بود و "انجمن کاتولیک در خصوص حقوق مدنی و مذهبی" که یک سازمان حقوق مدنی در نیویورک است شدیداً به آن اعتراض کرد.

ویلیام دوناهیو رییس این انجمن گفت که فیلم اخیر طی 15 سال گذشته عمیق‌ترین دشمنی را نسبت به کلیسای کاتولیک به نمایش گذاشته است. وی افزود هرگز فیلمی نشان داده نشده که در آن نمایشی از خاخامهای یهودی و ورشکسته اخلاقی نشان داده شود.

تبلیغات ضد عربی دیزنی

شرکت آیسنر در ادامه فعالیتهای کینه‌توزانة خود برای اختلاف افکنی بین قومیتهای مختلف در سالهای اخیر تعدادی تصاویر تحریک‌کنندة ضد عربی نیز به نمایش گذاشته است. مثلاً در فیلم "بازگشت جعفر" (1994) اعراب را بعنوان انسانهای با بینی به شکل منقار عقاب و راسوهای بدبوی بیابانی معرفی کرده است.

بخش دوم فیلم "پدر عروس" (1995) شامل مجموعه‌ای از شخصیتهای شرور عرب و همچین یک سیاه‌پوست بنام مالک که دلال بازار سیاه بوده می‌باشد. دیگر فیلمهای ضد‌عربی دیزنی "در ارتش امروز" و "سرباز جین" می‌باشد. در آگوست 1996 کمیتة ضد تبعیض‌نژادی اعراب آمریکایی، تظاهراتی را بیرون استودیو دیزنی در اعتراض به الگوی محصولات ضد عربی ترتیب داد.

نتیجه‌گیری

در پایان این نکته را باید متذکر شد که نفوذ صهیونیزم تنها به شرکت دیـزنـی و شــرکتـهای تـابـعة آن ختـم نمی‌شود. امروزه بسیاری از مراکز فرهنگی هنری، از جمله فیلم و سینما تحت اختیار آنهاست گرچه در سالهای اخیر ژاپنی‌ها تعداد قابل ملاحظه‌ای از استودیوهای فیلمسازی هالیوود را خریداری کرده‌اند لیکن بافت مدیریت و گردانندگان آنها طوری است که هنوز هم حرف اول و آخر را یهودیان می‌زنند.

البته اقدامات مخرب آنها تنها به مسائل برشمرده شده ختم نمی شود. یهودیان در این پستها به ویژه در ایالات متحده سعی دارند با برجسته کردن شخصیت قومیتها و اقلیتهای غیر‌اروپایی از جمله سرخپوستان، سیاه‌پوستان نوعی کینه‌توزی و تفرقه را در بین جامعة آمریکایی ایجاد کنند و حتی با توزیع محصولات ضد سفیدپوست از جمله فیلمهایی نظیر "پوکاهونتاس" و سی‌‌دی‌هایی که در آنها غزلهایی وجود دارد که تمام بدبختی سیاه‌پوستان را نتیجة توطئه سفید‌پوستان می‌داند در فکر این سیاست خطرناک است که اختلافی عمیقی را در بین گروههای مختلف ایجاد کند تا خود براحتی بتوانند به کارشان ادامه دهند.

درباره نفوذ یهودیان در تار و پود هالیوود می توان به این جمله مارلون‌براندو اشاره کرد که یهودیان تمام هالیوود را قبضه کرده‌اند و این صحبت کافی بود که هزاران مشکل برای این هنرپیشة معروف و محبوب ایجاد شود و وی مجبور به پوزش بشود.

آیزنر اخیراً در ماه سپتامبر سال 2004 از سمت خود کنار گرفت.

عملکرد:

با روی کار آمدن آیزنر استودیو هالیوود که بوسیلة غیریهودیان اداره می‌شد به دست یهودیان افتاد.

تحت مدیریت جدید، کمپانی دیزنی دست به فعالیتهای جنبی نظیر انتشار مجله، ایجاد مراکز تفریحی نظیر مجیک کینگدام، دیزنی ورد،در سراسر آمریکا از جمله کالیفرنیا و فلوریدا، فرانسه و ژاپن زده است.از سال 1984 مایکل آیسنر و همکارانش هالیوود را که یک استودیو فرهنگی و محافظه کار دارای گرایش بسوی اصول خانوادگی بود به یک محل گمراهی فرهنگی و ضد‌سنتی تبدیل کردند،که در آن تصاویر خشونت و کشتار و ابتذال به وفور پیدا میشود.وی از مشوقان،حامیان و مروجان اصلی همجنس‌بازان است.تحت ریاست آیسنر کمپانی والت دیزنی دست به یک مبارزه علیه مسیحیت زد و احساست آمریکاییان را تحقیر نموده و مردود شمرد.تبلیغات ضد فرهنگی

از سال 1984 مایکل آیسنر و همکارانش هالیوود را که یک استودیو فرهنگی و محافظه کار دارای گرایش بسوی اصول خانوادگی بود به یک محل گمراهی فرهنگی و ضد‌سنتی تبدیل کردند. آنها میراث بنیانگذار آن را خراب نمودند و ارزشهایش را بی ارزش کرده و تصاویر متحرک را رونق بخشیده و در آن خشونت و کشتار و ابتذال را در فیلمها و همینطور در آلبومهای موسیقی راک مانند گروه دلقک دیوانه که بوسیلة گریت مالنکو و گروه هیپ هوپ اجرا می شد گنجاندند.

حمایت از همجنس‌بازان

با وجود اینکه همجنس‌بازی چند سالی است که در هالیوود وجود دارد و گسترده شده کمپانی دیزنی تحت رهبری آیسنر به یکی از برجسته‌ترین مروجین زندگی همجنس‌بازی تبدیل شده است. این مسئله در صحبتهای انجمن خانواده‌های آمریکایی و صورت جلسه‌های سیاسی و اجتماعی در آمریکای امروز نیز اذعان شده است. آیسنر خود عضوی از یک هیئت "حامیان‌هالیوود" که یک سازمان با نفوذ طرفدار همجنس‌بازی و تجاوز است می‌باشد. آگهی‌های بازرگانی در نشریات همجنس‌بازی نظیر اوت مگزین(1) برای حمایتهای مالی بخاطر "روز ملی همجنس‌بازان" سفارش می‌دهد.

در سال 1996 خانم هنرپیشه الن‌دی جنرز در فیلمی که از شبکه ABC تحت کنترل آیسنر پخش می‌شد به همجنس‌باز بودن خود اعتراف کرد، آیسنر سودهای تضمینی را برای زوجهای همجنس کارمندان همجنس‌باز دیزنی پیشنهاد داد و اکنون چند سالی است که، وی روز همجنس‌بازی در دنیای دیزنی را تصویب کرده و حتی آنها هر ساله با اجتماع و شادمانی که نقاشیهای مستهجنی نیز بر روی صورتهای خود نقاشی می‌کنند به برگزاری مراسم می‌پردازند.

حمله به مسیحیت

تحت ریاست آیسنر کمپانی والت دیزنی دست به یک مبارزه علیه مسیحیت زد و احساست آمریکاییان را تحقیر نموده و مردود شمرد. و در سال 1995 انجمن وکلاء کاتولیک آمریکا با عصبانیت اعلام کرد امروز شرکت دیزنی برخلاف گذشتة خود به بقیة کمپانیهای هالیوود پیوسته و به طرز وسواس گونه‌ای به کلیسای کاتولیک

حمله می‌کند و فیلمهای مستهجن درجه R (2) را تحت پوشش شرکتهای تابعه‌اش به فرهنگ ما تزریق می‌کند.

اکنون به فیلمی اشاره می‌کنیم که در آن عمیقاً به مسیحیت کینه‌ورزی شده است.

در فیلم "کشیش(3) که در سال 1995 بوسیلة کمپانی میراماکس ساخته شد در آن فیلم چهار کشیش کاتولیک روم، اولی همجنس‌باز، دومی می‌خواره، سومی زنباره و چهارمی دیوانه به تصویر کشیده شده بود و "انجمن کاتولیک در خصوص حقوق مدنی و مذهبی" که یک سازمان حقوق مدنی در نیویورک است شدیداً به آن اعتراض کرد.

ویلیام دوناهیو رییس این انجمن گفت که فیلم اخیر طی 15 سال گذشته عمیق‌ترین دشمنی را نسبت به کلیسای کاتولیک به نمایش گذاشته است. وی افزود هرگز فیلمی نشان داده نشده که در آن نمایشی از خاخامهای یهودی و ورشکسته اخلاقی نشان داده شود.

تبلیغات ضد عربی دیزنی

شرکت آیسنر در ادامه فعالیتهای کینه‌توزانة خود برای اختلاف افکنی بین قومیتهای مختلف در سالهای اخیر تعدادی تصاویر تحریک‌کنندة ضد عربی نیز به نمایش گذاشته است. مثلاً در فیلم "بازگشت جعفر" (1994) اعراب را بعنوان انسانهای با بینی به شکل منقار عقاب و راسوهای بدبوی بیابانی معرفی کرده است.

بخش دوم فیلم "پدر عروس" (1995) شامل مجموعه‌ای از شخصیتهای شرور عرب و همچین یک سیاه‌پوست بنام مالک که دلال بازار سیاه بوده می‌باشد. دیگر فیلمهای ضد‌عربی دیزنی "در ارتش امروز" و "سرباز جین" می‌باشد. در آگوست 1996 کمیتة ضد تبعیض‌نژادی اعراب آمریکایی، تظاهراتی را بیرون استودیو دیزنی در اعتراض به الگوی محصولات ضد عربی ترتیب داد.

منابع:

1-Out Magazin

2- فیلمهایی که برای دیدن کودکان ممنوع است.

3- Priest

مشاغل:

مدیر کمپانی دیزنی

سهامدار تیم ‌هاکی مایتی داکز و تیم بسکتبال آناهیم آنجلس

صاحب شبکة تلویزیونی ABC با دهها ایستگاه تلویزیونی شعبات آن

مالک 225 شعبه ایستگاه تلویزیونی در ایالات متحده

مالک بخشی از چندین شرکت تلویزیونی اروپایی

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.