بابا ما تحریف دیده بودیم اما نه تا این حد!!!!!
قسمتی از تورات تحریف شده!!!
منتظر نظراتتون هستم!!!
تورات و عهد عتیق
تورات یعنى تعلیم و بشارت، کتابى است آسمانى که بر پیامبر عظیمالشأن حضرت موسى(ع) نازل شده است.
ولى یهود، این کتاب را تحریف کرده و خرافات و افسانههاى زیادى در آن جاى
داد، به طورى که امروز به صورت یک کتاب مضحِک و عجیبى در آمده است.
نویسندگان تورات اشخاص مجهولالهویه و گمنامى هستند که قرآن در باره آنها
مىفرماید: (فَوَیْلٌ لِلَّذینَ یَکتُبُونَ الکِتابَ بِاَیْدیهِمْ ثُمَّ
یَقُولُونَ هذا مِنْ عِنْدِ اللَّهِ لِیَشْتَروُا بِهِ ثَمَنا قَلیلاً
فَوَیْلٌ لَهُمْ مِمّا کَتَبَتْ اَیْدِیهِمْ وَ وَیْلٌ لَهُمْ مِمّا
یَکْسِبُونَ)(1) پس واى بر کسانى که از پیش خود چیزى نوشته و به خداى متعال
نسبت دهند تا به بهاى اندک و متاع ناچیز دنیا بفروشند، واى بر آنها از آن
نوشتهها و آنچه از آن بدست آرند. و این آیه به خوبى بر آنها تطبیق مىکند.
الف ـ خدا در نظر یهود:
خداوند، در کتاب مقدّس یهود، شکل عجیب و غریبى به خود گرفته است. مثلاً
مانند انسان است(2)، گیسو و لباس دارد(3)دوپا دارد(4)، مانند انسان راه
مىرود(5)، از آسمان به زمین فرود آمده به هر کجا که بخواهد مىرود و جائى
را براى سکونت و زندگى خویش مسکن قرار مىدهد(6)، آن قدر نادان است که بدون
نشانه نمىتواند خانه مـؤمنان را از خانه کـفّار تشخیـص دهد(7)و از خیلى
چیزها بىخبر است(8)، پیمان خود را مىشکند(9)، از کرده خویش پشیمان
مىشود(10)، گاهى غصه مىخورد و بر کارى که کرده است اندوهگین مىشود(11)،
با انسان کشتى مىگیرد(12)و درعین این که سه تا است، یکى است، یعنى هم
یگانه است و هم سهگانه(13)، مار از او راستگوتر است زیرا مار راست مىگوید
و خدا دروغ مىگوید(14)، از آسمانها به زمین آمده بین کلام مردم تفرقه
مىاندازد مثل استعمار که مىگوید: (تفرقه بیانداز و حکومت کن) چون از وحدت
کلام آنها مىترسد(15)، چیزى را مىگوید و باز تغییر مىدهد(16) این است،
صفات خداوند در نظر یهود!
ولى خداوند جهان از همه این خرافات منزّه و مبرّا است، نه جسم است و نه
عوارض جسمى بر او عارض مىشود، همیشه راست مىگوید و هیچ وقت پیمان خود را
نمىشکند، تمام اعمالش از روى خِرد و حکمت است، ابدا اندوهگین و محزون
نمىشود، یکى است و شریک ندارد و همیشه خواهان خیر مردم است.
ب ـ پیامبران در نظر یهود:
پیامبرانِ (کتاب مقدس!) دست کم از خدایان آن ندارند مثلاً بعضى آنها:
1 ـ با زنان نامحرم زنا مىکنند، چنانچه به حضرت داود(ع) نسبت دادهاند(17).
2 ـ با دختران خود زنا مىکنند و به حضرت لوط(ع) نسبت مىدهند(18).
.
.
.
برای مطالعه به ادامه ی مطلب برید.....